آنچه افراد را به دردسر میاندازد تخیلاتشان است. اگر تخیلی نداشتیم، مشکلی هم نداشتیم چون آنچه را بود میپذیرفتیم.
محمدرضا
هرگز نمیتوانم کسانی را تحمل کنم که وقتی تاریکی را نفرین میکنم بهاصرار میگویند که باید شمعی برافروخت. تاریکی نیز تجربهای اصیل است
nastar-esm
گئورگ زیمل میگوید، وابستگی به مد نشانهٔ بیارزشی شخصیت فردی، و ناتوانی فرد در شخصیت بخشیدن به خویشتن است. (۱۱۴)
پویا پانا
هنگامی که با فقدان معنای فردی روبهروییم، باید با سرگرمیهای مختلف، یعنی معناهای جعلی، به دنبال خلق جایگزینی برای آن باشیم.
سعیده افضلی
چه کسی میتواند،
سرگذشت پیرمرد را بگوید؟
غیبت را با ترازو بسنجد؟
آرزو را وَجَب کند؟
و حاصل جمعِ
اندوههای جهان را اندازه بگیرد؟
که در حصار واژهها محصورند؟
ماهی یک برکهی کاشی
منظور از تهی بودن زمان، تهی بودن از معناست.
ادهمی
ملال معمولاً زمانی ایجاد میشود که نمیتوانیم آنچه را میخواهیم انجام دهیم، یا مجبور باشیم کاری را انجام دهیم که نمیخواهیم.
پویا پانا
"هرگز نمیتوانیم نیاز خود به توسعه و رهاسازی خویشتن را انکار کنیم". (۶۲) نیاز ما به مرزشکنی حذفشدنی نیست، و هولدرلین این حسرت توسعه را برای رسیدن به هدفی که همواره در خارج از دسترس ما قرار دارد بهخوبی بیان میکند: "هیچ عمل و اندیشهای هرگز تا جایی که آرزو دارید نمیرود. شکوه انسان در این است که هرگز راضی نمیشود". (۶۳) تلاش برای رستگاری همواره تا ابد بهتعویق میافتد، و "کشاکش" میان ما و دنیا ادامه مییابد و تنها در چشماندازی ابدی پایان مییابد.
سپیده خانی
چیزها یکییکی اهمیت خود را از دست نمیدهند، بلکه ناگهان همه چیز به کلّ بیاهمیتی تبدیل میشود.
nastar-esm
به همان میزان که میتوان کار را احتمالاً درمانی برای ملال دانست، یک مشکل یا تنگنا، و تلاشی برای فرار از زمان نیز هست.
mojgan