بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب موسسه | طاقچه
کتاب موسسه اثر مهتا عافیت‌طلب

بریده‌هایی از کتاب موسسه

نویسنده:استیون کینگ
انتشارات:نشر البرز
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۰از ۴۱ رأی
۴٫۰
(۴۱)
باید واقع‌بین باشی. اینجا اتفاق‌های مختلفی برات می‌افته که بعضی‌هاش خیلی خوب نیست، ولی تو می‌تونی باهاشون کنار بیای و ژتون بگیری یا اینکه کنار نیای و ژتون‌ها رو از دست بدی. در هر صورت اون اتفاق‌ها می‌افتن. انتخاب تو چیه؟ تصمیم گرفتن زیاد سخت نیست.
me
خودش فکر کرد: «آدم به همه‌چی عادت می‌کنه.» این خیلی ترسناک بود.
Dr.Hadiovsky
زیاد به خدا اعتقاد نداشت، چون شواهدش برای وجود نداشتنش بیشتر از وجود داشتنش بود
Farhadmarch
به یاد جمله‌ای از مایک تایسون افتاد: وقتی مُشت‌زنی آغاز می‌شود، استراتژی جواب نمی‌دهد.
Afsaneh Habibi
لوک با خودش فکر کرد: «آدم به همه‌چی عادت می‌کنه.» این خیلی ترسناک بود.
کاربر ۳۸۳۷۰۷۸
تیم عینکش را درآورد، آن را با لبهٔ تی‌شرتش پاک کرد و دوباره به چشم زد. «می‌تونم راحت حرف بزنم؟» دنتون درامر سیگارش را لبهٔ ناودان تکاند. جرقه‌های کوچکی به اطراف پاشید. «راحت باش. از نیمه‌شب تا چهار صبح، همه حق دارن راحت حرف بزنن. البته این نظر منه!»
Hrays
جهنم منتظرمه. من هم اونجا منتظر تو هستم!
میکا
بعضی‌وقت‌ها بغل کردن هم یک‌جور تله‌پاتی است.
پرستو یاوری
به‌هرحال به راهِ بادیه رفتن، به از نشستنِ باطل.
پرستو یاوری
اتفاق‌های کوچک، وقایع بزرگ را رقم می‌زنند.
muhyiddin

حجم

۶۵۱٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۷۸۴ صفحه

حجم

۶۵۱٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۷۸۴ صفحه

قیمت:
۹۶,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
۲۳صفحه بعد