بریده‌هایی از کتاب شفای بدن

آیا می‌دانید که افکارتان روی بدنتان تاثیر می‌گذارند و در نهایت خود را به شکل بیماری نشان می‌دهند؟

آیا می‌دانید که افکارتان روی بدنتان تاثیر می‌گذارند و در نهایت خود را به شکل بیماری نشان می‌دهند؟ آیا شما قبول دارید که یک زندگی شاد از آن کسی خواهد بود که افکار شادی دارد؟ زیرا هر آنچه که ما در ذهن خود بپرورانیم، از ذهنمان به زبانمان می‌رود و از بدن خارج می‌شود، اما پس از مدتی دوباره به خودمان باز می‌گردد.

تنها دلیل تبدیل غیر ممکن‌ها به ممکن، عشق است.

به یاد داشته باشید که زندگی نظم و انسجام خاصی دارد که ما تحت هر شرایطی نباید آنها را بر هم بزنیم وگرنه عدم تعادل آن باعث ایجاد درد و ناراحتی و یا حتی بیماری‌های خطرناک در بدن مان می‌شوند. به عنوان مثال کسی که دائما دچار مشکل یبوست می‌شود، پیداست که بسیاری از مسائل را نمی‌پذیرد و در مقابل آنها ایستادگی می‌کند. و یا کسی که روی زمان حال خود تمرکز ندارد، معلوم است که در گذشته سیر می‌کند.

بزرگترین قدرت در زندگی، قدرت در لحظه زندگی کردن است.

اگر در گذشته نگران و افسرده بوده‌ایم، در این لحظه باید آن‌ها را فراموش کنیم و از این پس آن‌طور که دوست داریم زندگی می‌کنیم و مطابق شرایط کنونی‌مان تصمیم می‌گیریم. به امید آنکه همین لحظه، لحظه آغازین تمام خوشی‌ها و لذت‌ها در زندگی ما باشد و ما را به موفقیت‌های بزرگ در فردا و فرداها برساند.

تازگی فهمیده‌ام که چون من فرد منعطفی نبوده‌ام، دچار گردن درد می‌شدم. منظورم از منعطف نبودن این است که اغلب در مقابل نظرات دیگران مخالفت نشان می‌دهم و نمی‌توان آنها را بپذیرم. بارها امتحان کرده‌ام و دریافته‌ام که پس از مخالفت با نظرات دیگران به شکل عجیبی گردنم درد می‌گیرد و خشک می‌شود.

«نقطه اوج زندگی آنجایی است که من ایستاده‌ام. همه چیز خوب است و زیبا. زندگی در حال تغییرات و این بزرگترین شانس من برای پیروزی است. پیروزی که سال‌ها برایش تلاش کرده‌ام و می‌دانم که روزی به آن دست پیدا می‌کنم. فقط کافی است خود را باور کنیم و بدانم هر لحظه که می‌گذرد یک قدم به هدفم نزدیکتر می‌شوم. این لحظه، لحظه آغازین فردای من است و من قدردان آن هستم. همه چیز در دنیای من خ وب است و من دنیا را با تمام خوبی‌هایش دوست دارم.»

همانطور که شنیده‌اید، عشق احساس قلبی شدید درون هر کس است. پس قلب همه ما با عشق پر شده است و آنچه که از آن بیرون می‌آید و به قلب دیگران وارد میشود، باید عشق و مظاهر گوناگون و زیبای آن باشد. هر چه عشق بیشتری به دیگران بدهیم، عشق بیشتری نیز از آنها دریافت می‌کنیم. پس اگر در عشق ورزیدن به دیگران دست و دلباز باشیم، آنها نیز عشق واقعی خود را به ما نشان می‌دهند و به ما جذب می‌شوند. همین عشق می‌تواند انگیزه خوبی برای برقراری رابطه با دیگران باشد. اگر رابطه‌ها پر از عشق و علاقه شوند، دنیا نیز لبریز از عشق می‌شود و در دنیایی که پر از عشق است جای هیچ کینه، ترس و غصه‌ای نمی‌ماند. با عشق به یکدیگر راحت‌تر می‌توان بخشید. راحت‌تر می‌توان زیبایی‌ها را دید. راحت‌تر عقاید یکدیگر را پذیرفت. راحت‌تر توقع خود را پایین آورد. راحت‌تر ارزش‌های وجودی را درک کرد و از وجود یکدیگر لذت برد.

بزرگترین شکست در زندگی، حس گناه و نفرت از خود است.