زمانی که این عکس را کشیدم و نمایشگاه جلوهگاه شهدا راه افتاد، یک شب جمعه خانمی پیش من آمد و گفت:آقا، این شیرینیها برای این شهید تهیه شده، همین جا پخش کنید.
فکر کردم که از بستگان این شهید است. برای همین پرسیدم: شما شهید هادی را میشناسید؟گفت: نه، تعجب من را که دید ادامه داد: منزل ما همین اطرافه، من در زندگی مشکل سختی داشتم، چند روز پیش وقتی شما مشغول ترسیم عکس بودید از اینجا رد شدم، با خودم گفتم: خدایا اگر این شهدا پیش تو مقامی دارند به حق این شهید مشکل من را حل کن.
بعد گفتم: من هم قول میدهم نمازهایم را اول وقت بخوانم، سپس برای این شهید که اسمش را نمیدانستم فاتحه خواندم. باور کنید خیلی سریع مشکل من برطرف شد! حالا آمدم از ایشان تشکر کنم.
banihashemi avaneia
ما رهبر را برای دیدن و مشاهده کردن نمیخواهیم، ما رهبر را میخواهیم برای اطاعت کردن.
زهرا میمندیان
«حاجات مردم به سوی شما از نعمتهای خدا بر شماست، در ادای آن کوتاهی نکنید که این نعمت در معرض زوال و نابودی است»
ka'mya'b