دیدمش ، گفتم : منم نشناخت او
maryam_z
خود نمی دانی چه با خود کرده ای
𝑅𝒶𝒽𝒶🕊
خانه ی من ،جنگل من ، کو، کجاست ؟.
وانیلِ تلخ
دیدمش ، گفتم : منم نشناخت او
𝑅𝒶𝒽𝒶🕊
پس نشاید دوستی با خلق کرد
𝑅𝒶𝒽𝒶🕊
کودکی کو ! شادمانی ها چه شد ؟
چوغوروک
کو مرا یک یاوری ، کو دستگیر ؟
ارغوان:)
او نداند چیست این اوضاع شوم
این مذاهب ، این سیاست ، وین رسوم
او نداند هیچ وضع گفت و گو
چون که حق را باشد اندر جست و جو
♡...Elahe...♡
یاد باد آن روزگار دلگشا
گم شد آن ایام ، بگذشت آن زمان
خود چه ماند در گذرگاه جهان ؟
تیناز
بخوابید تا بگذرند از نظر
بنامید آن خواب ها را هنر
ز بی چارگی
بخوابید
𝑅𝒶𝒽𝒶🕊