بریدههایی از کتاب فرار از اردوگاه ۱۴؛ داستانی واقعی فرار ادیسهوار مردی از کرهی شمالی به سوی آزادی
۳٫۸
(۲۰۰)
شین با تحریک مخاطبانش، مهاجران کرهای و فرزندانشان که در امریکا بزرگ شده بودند، سخنرانیاش را شروع کرد. او گفت کیم جونگ ایل از هیتلر بدتر است. شین گفت درحالیکه هیتلر به دشمنانش حمله کرد، کیم در جاهایی مثل اردوگاه ۱۴ از مردم خودش تا سرحد مرگ کار میکشید.
او که توجه جمع را جلب کرده بود، خودش را حیوانی درنده معرفی کرد که در اردوگاه تربیت شده بود تا خبرچینی خانواده و دوستانش را بکند، بدون هیچ احساس پشیمانی و افسوسی. او گفت «تنها چیزی که من یاد گرفتم این بود که برای بقای خودم باید دیگران رو شکار کنم.»
Shadi
در گیلجو مانند سایر نقاط کرهی شمالی شین عکسهای کیم جونگ ایل و کیم ایل سونگ را در همهجا ــ در ایستگاههای قطار، میادین شهر و خانههایی که گاهی دزدکی واردشان میشد ــ دید. اما هیچکس، حتا ولگردها و نوجوانان بیخانمان جرئت نقد یا مسخره کردن رهبرانشان را نداشتند. یافتههای نظرسنجیهای اخیر از پناهجویان حاکی از این است که این ترسی بسیار شدید و تقریباً همهگیر است.
☆
«بقا دستاوردی بود که فقط از طریق اجتماع به دست میآمد و نه حادثهای فردی.
Samadi
پیش از هر چیز دیگری شین یاد گرفت که با سخنچینی کردن از آنها، دوام بیاورد.
عشق، بخشش و خانواده لغاتی بیمعنا بودند. خدا ناپدید نشد یا نمُرد. شین هیچگاه در مورد او چیزی نشنیده بود.
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
در هر جای کرهی شمالی یونیفُرم وجود دارد، کرهی شمالی نظامیمآبترین جامعهی جهان است. احضار به خدمت تقریباً شامل همه میشود. مردها ده سال خدمت میکنند و زنها هفت سال. با بیش از یک میلیون نیروی در حال خدمت حدود پنج درصد جمعیت کشور، یونیفُرمپوش است، این رقم در امریکا نیمدرصد است.
dosbsks
در دورهی راهنمایی به شین آموختند که صاف بایستد، به معلمهایش تعظیم کند و هیچگاه چشمش به چشمهای آنها نیفتد. در آغاز مدرسه، یک یونیفُرم سیاه به او داده شد؛ شلوار، پیراهن، زیرپیراهنی و یک جفت کفش. هر دو سال یکبار یونیفُرمی جدید میدادند، اگرچه یونیفُرمها در عرض یک یا دو ماه پاره و مندرس میشدند.
☆
برادرش یک غریبه بود. در اردوگاه، کودکان غیرقابلاعتماد و سوءاستفادهگر بودند. پیش از هر چیز دیگری شین یاد گرفت که با سخنچینی کردن از آنها، دوام بیاورد.
عشق، بخشش و خانواده لغاتی بیمعنا بودند. خدا ناپدید نشد یا نمُرد. شین هیچگاه در مورد او چیزی نشنیده بود.
book worm...
در طول زمستان، بهار و اوایل تابستان چیز زیادی برای خوردن نبود. او و دوستانش از سر گرسنگی استراتژیهایی را امتحان میکردند که زندانیان پیرتر اردوگاه ادعا میکردند باعث کم شدن درد شکمِ خالی میشود. آنها براساس نظریهای که میگوید مایعات، روند هضم غذا و بازگشت درد گرسنگی را سرعت میبخشد، با غذایشان سوپ و مایعات نمیخوردند. همچنین از مدفوع کردن خودداری میکردند و اعتقاد داشتند که این کار باعث میشود احساس سیری کنند و کمتر به فکر غذا بیفتند. روش دیگر مبارزه با گرسنگی، تقلید از گاوها بود؛ غذا را بالا بیاورند و آن را دوباره بخورند. شین چندینبار این روش را امتحان کرد، اما متوجه شد که گرسنگی را برطرف نمیکند.
Poouria Mohgimy
کرهی شمالی با زندانی کردن شهروندانش در کشور، توافقی بینالمللی را نقض میکند که قول داده بود انجام دهد. توافقنامهی ۱۹۶۶ میگوید «هر کسی باید آزاد باشد هر کشوری را ترک کند، از جمله کشور خودش.»
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
پس از آنکه حکومت کرهی شمالی در اواخر دههی ۱۹۹۰، کمکهای غذایی بینالمللی را پذیرفت، فاجعهی غذایی کاهش پیدا کرد. ایالات متحده بزرگترین اهداکنندهی کمک به کرهی شمالی بود، درحالیکه همچنان دشمن اهریمنی این کشور باقی ماند.
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
حجم
۳۲۴٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۲۲۹ صفحه
حجم
۳۲۴٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۲۲۹ صفحه
قیمت:
۵۱,۰۰۰
تومان