یک دقیقه همهچیز عالی است، زندگی شیرین میشود و من چیز دیگری نمیخواهم و دقیقه بعد، بیقرارِ رفتن و گریختنم
Shirin Rassam
تنها جایی که حس میکنم خانه خودم است، اتاق خواب کوچکم است،
گیسو
زندگی یک پاراگراف نیست و مرگ نیز پرانتز نیست.
n re
بیانتها و بینتیجه. بیدار دراز کشیدهام و به آن فکر میکنم و درد میکشم. از این غمانگیزتر وجود ندارد؛ دردناکتر از اینکه ندانی چه خبر است و آخرش به کجا میرسد.
sogand
بههرحال من از بودن خودم در این ماجرا خیلی لذت میبردم؛ بودن بهعنوان یک زن دیگر، چیز شگرفی است که نمیشود انکارش کرد. بودن کنار مردی که تو را ترجیح میدهد و با وجود اینکه زنش را دوست دارد به او خیانت میکند. و دلیلش این است که کسی نمیتواند در برابرت مقاومت کند
⚽️ kaka ⚽️
مرگ در اثر تصادف با قطار خیلی هم غیرعادی نیست. گفته میشود سالی دویست سیصد مورد اتفاق میافتد؛ یعنی حداقل روزی یکبار. مطمئن نیستم چند موردش تصادفی است.
arash
زندگی یک پاراگراف نیست و مرگ نیز پرانتز نیست.
zahra ag
حس اضطراب در سینهام موج میزند. او فکر میکند میتوانم کمکش کنم. او امیدش را به من بسته؛ درحالیکه همهی چیزهایی که به او گفتم دروغ است؛ یک دروغی ننگین
M
با خوابیدن مشکل دارم و این نه بهخاطر نوشیدن، بلکه برای کابوسهایی است که میبینم.
M
حس میکنم دارند با چشمان ریز و گرد و حسابگرشان تماشایم میکنند. یک برای اندوه، دو برای لذت، سه برای یک دختر، چهار برای یک پسر، پنج برای نقره، شش برای طلا، هفت برای یک راز که هرگز گفته نمیشود.
M