کتاب کسب‌ و کار مستقل

کتاب الکترونیکی کسب‌ و کار مستقل نوشتۀ سورش آین گار و ترجمۀ سعید حسینی فرد و مهدی روشنی است و انتشارات دیده بان قلم فرتاک آن را منتشر کرده است. کتاب کسب‌ و کار مستقل، راهنمای خوبی در جهت تبیین نقش کوچ کسب‌وکار و بهره‌وری ذی‌نفعان سازمان از نقش کوچ است. این کتاب دربردارندهٔ ده گام تا تعامل با بیزینس کوچی است که کسب و کارتان را ارتقاء داده و به زندگی آرمانی شما، جامهٔ عمل می‌پوشاند.

درباره کتاب کسب‌ و کار مستقل

اکنون شاید ایدۀ کارکردن روی کسب‌وکار برایتان تازگی داشته باشد و شاید حتی گمان کنید مناسب شما نباشد، اما با مطالعۀ کتاب کسب‌و‌کار مستقل، تجربۀ غنی‌تری پیدا خواهید کرد. حتی اگر از پیشنهاد‌های آن برای رونق کسب‌وکارتان استفاده نکنید، باز هم نگرش شما در جهت رشد و ترقی کار، ارتقاء خواهد یافت و این خود قدمی در راستای توسعۀ کسب‌وکارتان به شمار خواهد رفت.

این روزها و به واسطه‌ٔ پیشرفت علم و فناوری در زمینه‌های مختلف و تخصصی‌شدن هرچه بیشتر مشاغل، همۀ افراد و کسب‌­و­‌کارها به داشتن فردی با تخصص و تجربۀ مناسب در کنار خود و جهت رشد و توسعۀ فردی و سازمانی نیاز پیدا کرده­‌اند. از سوی دیگر، نحوۀ همکاری با این افراد، در قالب‌های مختلف همانند کوچ، مشاور و … نیازمند رعایت اصولی است که موفقیت را برای ۲ طرف تضمین کند. خواندن این کتاب، در جهت تبیین نقش کوچ کسب‌وکار و بهره‌وری ذینفعان سازمان از نقش کوچ راهنمای خوبی است. صاحبین کسب­ و­کار، کارآفرینان و افراد کلیدی سازمان‌­ها از یک‌سو و همچنین کوچ‌ها و مشاورین کسب‌­و‌کار از سوی دیگر می­‌توانند با بهره‌گیری از مطالب این کتاب در مسیر خود موفق‌­تر شوند.

خواندن کتاب کسب‌ و کار مستقل را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

مخاطب کتاب کسب و کار مستقل را می‌­توان تمامی افرادی دانست که به رشد کسب‌وکارشان اهمیت می‌دهند.

بخشی از کتاب کسب‌ و کار مستقل

«در یکی از روزهای سرد زمستانی در نوامبر۲۰۰۵، برای سفری هیجان انگیر از هیوستون به اردن روانه شدم. این در حالی بود که شنیده بودم اردن، با اینکه در خاورمیانه است، اما تنش‌ها و معضلات کمتری دارد. ولی باید بگویم که اصلاً این گونه نبود.

نخست در مقام رسمی مدیر پروژه‌ی جاه‌طلب یکی از شرکت‌های فورچون۵۰۰ برای یک پروژه‌ی سازمان ملل که هدف آن مکانیزه کردن انرژی الکتریکی مرکزی عراق بود، راهی این کشور شدم. ظاهراً همه چیز خوب بود، اما باید بگویم که دقیقاً در میدان جنگ حضور داشتیم! در واقع گویی با دشمنی مشغول نبرد بودیم که کشوری نداشت! ما برای توقف جنگ‌های بیشتر، در حال مبارزه‌ای دشوار بودیم! همه‌ی اینها طوری به نظر می‌رسید که ما کاملاً در حال انجام کار اشتباهی بودیم...»