آیا گوش دادن به کتاب صوتی تقلب است؟
در روزهایی که اکثر ما به قدری مشغول کار و فعالیتهای روزمره هستیم که فرصتی برای کتاب خواندن نداریم، پناه بردن به کتاب صوتی میتواند انتخاب خوبی باشد. اگر تجربهی شنیدن کتاب صوتی را نداشته باشیم ممکن است فکر کنیم «آیا کتاب صوتی، میتواند جایگزین خوبی برای کتاب چاپی و کتاب الکترونیکی باشد؟» در این مقاله نظر پژوهشگران مختلف را در این مورد بررسی میکنیم.
در یادداشتهای قبلی در مورد «تاثیر کتاب صوتی بر آموزش کودک» نوشتیم. پیشنهاد میکنیم سری به آن یادداشت هم بزنید.
کتاب صوتی، تقلبی لذتبخش
بث راگوفسکی، استادیار رشتهی آموزش در دانشگاه بلومبرگ میگوید؛ همیشه از گوش دادن به کتابهای صوتی لذت میبرد. اما این سوال برایش پیش میآید که آیا گوش دادن به کتاب صوتی واقعا شبیه خواندنِ کتاب است؟ راگوفسکی معتقد است که گوش دادن به کتاب، هیچ وقت به اندازهی خواندن آن جدی گرفته نمیشود. به همین دلیل پژوهشی ترتیب میدهد که در آن، یک گروه کتابی غیرداستانی در مورد جنگ جهانی دوم را گوش میدهند، گروه دیگر آن را میخوانند و گروه سوم هر دو کار را همزمان انجام میدهند. در انتها تستی از محتوای کتاب گرفته میشود.
نتیجه نشان میدهد که هیچ تفاوت معناداری بین این سه حالت وجود ندارد. این آزمایش میتواند امتیازی برای کتابهای صوتی محسوب شود. اما باید این موضوع را مد نظر داشت که راگوفسکی در این پژوهش از کتابهای الکترونیکی استفاده کرده بود و نه کتاب کاغذی. شواهدی وجود دارد که تمرکز روی کتابهای الکترونیکی کمتر است. افرادی که چنین اعتقادی دارند، دلیلش را این میدانند که شما حین خواندن کتابهای کاغذی، درک درستتری از میزان باقیماندهی کتاب از نظر حجمی دارید.
کتاب کاغذی، چشمهای جستوجوگر
از جمله نگرانیهای طرفداران کتاب کاغذی، میتوان به مسئلهی جستوجوی ناخودآگاه چشمها اشاره کرد. ویلینگهام، استادِ روانشناسیِ دانشگاه ویرجینیا، ماجرا را به این شکل توضیح میدهد که ۱۰ تا ۱۵٪ از حرکت چشمهای ما در زمان خواندن، به چک کردن جملاتی قبلی اختصاص پیدا میکند. این موضوع آنقدر سریع اتفاق میافتد که ما حتی متوجه آن نمیشویم اما تا حد زیادی به درک ما از متن کمک میکند.
ویلینگهام میگوید؛ این حالت دقیقا شبیه به آن است که وقتی کسی در حال حرف زدن است، به او بگوییم: «یک لحظه صبر کن!» یا « میشود جملهات را تکرار کنی؟» و دقیقا در لحظهی این درخواست، ذهنمان به سمت چیزی که او گفته میرود و آن را با خود تکرار میکند. او میگوید که البته در زمان گوش دادن به یک کتاب صوتی، میتوان آن را متوقف کرد و کمی به عقب برگرداند و دوباره گوش داد. اما خب این خیلی سختتر از حرکت چشم روی کتاب است!
کتاب صوتی، سفرهای ذهنی
یکی دیگر از نگرانیها در مورد استفاده از کتابهای صوتی، مسئهای است که دیوید دنیل، استاد روانشناسی دانشگاه جیمز مدیسون مطرح میکند؛ سفرهای ذهنی. تمامی افراد، چه مشغول خواندن کتابهای کاغذی و الکترونیکی باشند و چه در حال گوش دادن به کتاب صوتی، لحظهها یا دقایقی را در سفر ذهنی به سر میبرند. این کار حواسشان را پرت میکند و به مسئلهی دیگری فکر میکنند. به همین دلیل کمی طول میکشد تا دوباره بتوانند تمرکزشان را روی مطلب مورد نظر جمع کنند.
دنیل میگوید؛ وقتی کتاب میخوانید، سادهتر میتوانید به عقب برگردید و قسمتی که متوجه نشدهاید را پیدا کنید. اما در مورد کتابهای صوتی، این موضوع کمی دردسرساز میشود. در عین حال، امکان ورق زدن در مورد کتابهای کاغذی، درست مثل save کردن یک مرحله از بازی کامپیوتری میماند. یعنی که این وقت را به شما میدهد که با هر بار ورق زدن، آنچه را در صفحهی پیش خواندهاید، در ذهن ثبت کنید.
دنیل پژوهشی روی دانش آموزان یک مدرسه ترتیب داد. عدهای، یک مطلب آموزشی را از طریق گوش دادن به پادکست فراگرفتند و عدهای با خواندن. در پایان، گروهی که کتاب را خوانده بودند، عملکرد بسیار بهتری داشتند. این در حالی است که همگی، مایل بودند پادکست را بشنوند.
تربیت قدرت شنوایی
با وجود تمام موارد بالا، آنطور که دنیل میگوید، قدرت درک شنوایی را میتوان تقویت کرد. در واقع، ما انسانها، استفاده از قدرت شنوایی خود را دست کم گرفتهایم و آن را در درجهی چندم اهمیت گذاشتهایم. این در حالی است که خواندن و نوشتن، عمر آنچنان طولانیای نسبت به شندیدن و صحبت کردن ندارد.
ویلینگهام میگوید: «وقتی میخوانیم، بخشهایی از مغز را که کارایی دیگری دارند، وادار به انجام نقشی دیگر میکنیم.» در حالی که وقتی به کسی گوش میدهیم، میتوانیم اطلاعات بسیار بیشتری را از لحن او، شوخی موجود در صدایش، و تاکیدهایی که به کار میبرد، دریافت کنیم. قطعا اگر نمایشنامهای از شکسپیر را با صدای بازیگران آن بشنویم، بسیار بیش از حالتی در ذهنمان باقی میماند که تنها متن آن را بخوانیم.
در یادداشت «کتاب صوتی روشی برای کتاب خواندن» در مورد تاریخچهی کتاب صوتی بیشتر توضیح دادهایم.
شنیدن و فعالیتهای جانبی
ویلینگهام معتقد است که ما، با کتابهای صوتی، مانند کتابهای کاغذی برخورد نمیکنیم و شرایط برابری در مورد استفاده از این کتابها وجود ندارد. ما هیچگاه پشت فرمان، موقع شستن ظرفها یا بافتن یک پلیور، کتاب نمیخوانیم. وقتی کتاب میخوانیم که تمام تمرکزمان، معطوف به آن باشد. اما کتابهای صوتی، همانقدر که امکان انجام بسیاری از فعالیتهای جانبی را به ما میدهند، تمرکز کمتری از ما دریافت میکنند. پس طبیعی است اگر فکر کنیم که کمتر متوجه محتوای آنها میشویم.
کتابهای صوتی، شاید تنها چارهی ما برای دور نماندن از دنیای کتابها در زندگی شلوغ دنیای مدرن باشند. این کتابها میتوانند برای یادگیری بسیاری از مفاهیم به ما کمک کنند و یا به سادگی، باعث لذتمان شوند. بر اساس گفتههای بالا، جز مواردی که نیاز به تمرکز بسیار بالایی دارند، تفاوت چندانی در درک این نوع کتابها با انواع دیگر وجود ندارد. پس دست به کار شوید و «تقلب» کنید! دوستان کتابخوانتان، نخواهند فهمید!
این یادداشت ترجمهی آزادی است از مقالهای به همین عنوان در مجلهی تایم
اگر تا به حال تجربهی شنیدن کتاب صوتی را نداشتهاید، پیشنهاد میکنیم این کار را با شنیدن کتاب صوتی رایگان شروع کنید. اگر خوشتان آمد سری به بقیه کتابهای صوتی هم بزنید.