به کیمیاگر گفت: «قلب من از رنج` میترسد.»
«به او بگو که ترس از رنج` بدتر از خود رنج` است.
Melika_SA
«من زندهام.» و ادامه داد: «وقتی چیزی میخورم، به هیچچیز و به هیچکس فکر نمیکنم، مگر به خوردن. وقتی هم حرکت میکنم و راه میروم، آن هم برای حرکت است و راه رفتن نه چیز دیگر، و این چنین است که خود را زنده` میبینم.
خانوم نور
«تاریکترین لحظه، لحظه قبل از طلوع خورشید است.»
کاربر ۴۹۶۱۳۷۴
«خدا صحرا را آفرید تا انسان از دیدن سایه نخلها شاد شود.»
ثمین
میترسم اگر به آرزوی خود برسم پس از آن، دلیلی برای ادامه زندگی نداشته باشم.
plato
تاریکترین لحظه، لحظه قبل از طلوع خورشید است.
بهروز
«تاریکترین لحظه، لحظه قبل از طلوع خورشید است.»
S E T A C
باید تصمیم بگیرد، بین چیزهایی که به آنها عادت کرده و چیزهایی که دوست دارد به دست بیاورد، یکی را انتخاب کند.
ali
تپههای شنی با وزش باد جابجا میشوند،
ولی...
صحرا همیشه صحرا باقی میماند.
این است...
افسانه عشق
" بامِ آسمون "
وقتیکه کسی یا چیزی را دوست داریم نیازی به درک علل آن نداریم، چون همه عینیات در درون خود انسان شکل میگیرد و به معنویات میرسد.
آرام