بریدههایی از کتاب غرب چگونه غرب شد؟
۳٫۰
(۱۲۴)
ایران اسلامی هویت خودش را در تضاد و تقابل و در «غیر» سازی با «دیگری» به نام آمریکا تعریف میکند. اگر «اهریمن» ، سیاهی به نام آمریکا نباشد، در آن صورت «فرشته»ای به نام ایران اسلامی نمیتواند معنا و مفهوم پیدا کند. ایران اسلامی نیاز به عنصر «آمریکاستیزی» دارد تا از رهگذر آن هویت بیابد، همانطورکه اسلامگرایان به نفی غرب نیاز دارند تا هویت تمدنی برتر خویش را شکل دهند.
Mehran
او معتقد بود که فرد میتواند شیوۀ رفتار خود را انتخاب کند، زیرا انسان موجودی عاقل است و ارادهای آزاد دارد. شرط لازم برای آنکه انسان بر اساس عقل محض عمل کند امکان برخورداری او از آزادی است؛ بنابراین از نظر کانت بدون آزادی نمیتوان هیچگونه مسئولیت اخلاقی متوجه انسان دانست.
Mehran
«ذات علوم سیاسی چیست؟»
farzanepoursoleiman
. او نهتنها انسان را محق به تشخیص و انتخاب میداند، که در تأکیدش بر اهمیت فهم فردی تا آنجا پیش میرود که تصمیم نادرستی که مبتنی بر انتخاب فرد است را بر تصمیم درستی که نه محصول انتخاب فرد، بلکه تحت تأثیر هدایت و توصیۀ دیگری یا دیگران صورت میگیرد ترجیح میدهد
Mehran
«تا زمانی که آخرین پادشاه با رودۀ آخرین کشیش اعدام نشود، بشر آزاد نخواهد شد.»
Mehran
پادشاه به حول و قوۀ الهی «ظلالله» یا «سایۀ خدا» بود بر سر رعیت و کل مملکت. هرچه اعلیحضرت اراده میکردند بهترین تصمیمات، هر نظری که «قبلۀ عالم» داشتند بهترین نظرها، و هر سیاست و تدبیری که بر ذهن «معظمله» خطور میکرد بینظیر، تاریخی و دورانساز بود و برای هفتهها و ماهها مطبوعات، رادیو و تلویزیون، رجال، مسئولان مملکتی و شخصیتهای سیاسی و اجتماعی کشور پیرامون ابعاد و اهمیت تاریخی آن تصمیم یا اظهارنظر سخنرانی و قلمفرسایی میکردند
Mehran
فرمانروا ازآنجاکه مشروعیتش را از خداوند گرفته بود، فقط به او پاسخگو بود.
Mehran
بنابراین نشان داده میشد که غرب و تمدن آن چقدر فاسد، پوچ، بیمحتوا و ذاتاً زورگو و تجاوزکار است. بالطبع وقتی تمدنی تا این حد فاسد باشد که جز غارت مردمان دیگر هنری نداشته باشد، نفی و دشمنی با آن امری اخلاقی، منطقی و درعینحال انقلابی حسوب میشود.
Mehran
اومانیزم یا «انسانمحوری» در سادهترین شکلش یعنی محور قرار دادن انسان.
شاید بتوان اومانیزم را اساسیترین و برجستهترین نقطۀ عزیمتِ رنسانس از فلسفه، باورها و بنیانهای اعتقادی قرونوسطی دانست. هیچیک از دستآوردهای رنسانس به اندازۀ اومانیزم اهمیت نداشت. مرز میان جهان قرونوسطی و جهان جدید را اومانیزم شکل میداد.
کاربر ۱۳۹۸۷۷۳
طبیعی است تمدنی که در گذشته (و البته امروز) بهجز تجاوز، استعمار و استثمار دستاورد دیگری نداشته و امروز هم با انواع بحرانهای اخلاقی، ارزشی، هویتی و اقتصادی روبهروست آیندهٔ آن هم بهجز سقوط و تباهی کامل چیز دیگری نمیتواند باش
علی
حجم
۲۹۱٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۸۸ صفحه
حجم
۲۹۱٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۸۸ صفحه
قیمت:
۷۲,۵۰۰
۳۶,۲۵۰۵۰%
تومان