بریدههایی از کتاب فلسفه زندگی
۳٫۵
(۱۴)
بزرگسالان هم مانند کودکان در این زمین حیران و سرگرداناند، نمیدانند از کجا آمدهاند و به کجا میروند، بهندرت با انگیزههای اصیل کاری را انجام میدهند و درست مانند کودکان رفتارشان در بندِ نقل و شیرینی و تَرکه است. اما این مسئله برای من مثل روز روشن است
پژمان ابوالقاسمی
حال و هوای مشابهی از عشق به زندگی را میتوان در زندگی و آثار آلبرت شوایتسِر دید. او مینویسد:
اخلاق ... عبارت است از اینکه من به تجربه دریابم حرمتنهادن به زندگیِ هر موجود زنده، درست مثل حرمتنهادن به زندگی خودم، یک ضرورت است. اصلِ بنیادیِ اخلاق درون همین تجربه نهفته است. نگاهبانی و پاسداشتنِ زندگی نیک است و نابودسازی و متوقفکردن زندگی شرّ ... [رفتار] انسان وقتی واقعاً اخلاقی است که به تعهد خود برای یاریرساندن به همهٔ صورتهای حیات پایبند باشد ... نزد چنین شخصی زندگی فینفسه امری مقدس است
شهابالدین آدینه عراقی
لارنس میگوید زورق مرگ چیزی نیست که پس از مرگ بتوان آن را فراهم کرد، بلکه همین حالا، در زندگی و برای زندگی، میتوان آن را ساخت. و جلوتر میگوید که همین زورق، اگر پیشتر آن را ساخته باشیم، ما را در حالتی بهسوی مرگ خواهد برد که تسلیم یأس و نومیدی نشدهایم. پس در حقیقت شعر لارنس بهنوعی تکرار این سخن حکیمانهٔ پیشینیان است که اگر بهراستی برای زندگی زندگی کنیم، میتوانیم خود را برای مرگ آماده کنیم و در مواجهه با این واقعیت که روزی باید بمیریم آرامش و دلگرمی داشته باشیم.
Mostafa Raste Moghadam
این سبک بیان موضوع از جهتی بسیار بجا و مناسب است. چون همانطور که دیدیم، هنگام تمنا شخص غرقِ تنِ خود میشود؛ ارادهٔ او، بهویژه در اندامهای جنسیاش، از میان میرود. بنابراین شاید بتوان کوشش فرد را برای واردکردن جهان در تمنای جنسی خود اینطور تعبیر کرد که وقتی نفوذ ارادهٔ او در جایی (یعنی در تن خود) به حال تعلیق درمیآید، او میکوشد ارادهاش را در جای دیگر (یعنی در جهان) تحمیل کند. و خود این مسئله، اگر درست باشد، درک ما از سرخوردگی و ناکامیِ به ظاهر اجتنابناپذیرِ میل جنسی را، که پیشتر دربارهٔ آن بحث کردیم، عمق میبخشد؛ چون این کوشش [برای تحمیل ارادهٔ خود بر جهان] بیتردید بیهوده خواهد بود.
طلا در مس
. به همین دلیل است که در برخی اشخاص میل به دیگری، میل به تنِ دیگری، بهسادگی به انزجار از تن او بدل میشود. و در مورد حسادت جنسی نیز این حسِ انزجار جلوتر از هر احساس دیگری قرار میگیرد؛ چون دگرگونیهای تحریککننده در بدن معشوق بازنمای هیچ چیزی نیست جز زوال منزجرکنندهٔ همان بدن وقتیکه آن تغییرات را رقیب برانگیخته است و نشانهٔ تمنای او در تن معشوق است.
طلا در مس
پیرمردان، پیرمردان و پیرزنان کلهشق
جرئت مردن ندارند، زیرا با مرگ
جانهای سختشدهشان با آتش شسته میشود، شسته و سوزانده میشود
تا جایی که باز به نرمی و لطافتِ مادهٔ زندگی بازگردن
طلا در مس
. مثلاً ژان پل سارتر در بحثی درخشان دربارهٔ ماهیت میل جنسی این نظر را مطرح میکند که میل جنسی را نمیتوان صرفاً بهمثابهٔ میل به لذت فهمید، زیرا در این صورت نمیتوانیم بفهمیم چهگونه است که این میل میتواند خود را به کس دیگری «معطوف» کند:
طلا در مس
هایدگر بیآنکه انزجار خویش را پنهان کند بیهودهگویی (idle chatter) را مشخصهٔ بارز بخش اعظم حیات بشر معرفی میکند که به نظر میرسد همچون مایعی ـ لزج و چسبناک ــ به ما میچسبد و ما را فرو میبرد. ژان پل سارتر با پروراندن اندیشهٔ هایدگر ادعا میکند انسان از مواد چسبناک نفرتی بدوی دارد. اما در نفرت همیشه مؤلفهای از شیفتگی نیز هست و چیزی که این اندیشمندان به اندازهٔ کافی به آن نپرداختهاند، آرامشی است که از تسلیم خویشتن به بیهودهگوییِ لحظهٔ حال نصیب فرد میشود.
طلا در مس
ما همانی که هستیم جلوه میکنیم. شخصیت ما فرای خواستههایمان خود را آشکار میکند ... اعمال ما هر اندازه متنوع باشد باز هم میانشان توافق وجود دارد، چرا که هر کدامشان در موقع خود صادقانه و طبیعی بوده است.[۱۲]
طلا در مس
بسیار پیش میآید که مادر حتی پس از اینکه فرزندش رشد کرد و مرد یا زنی بالغ شد، باز هم همان احساس بیگناهبودن را نسبت به او داشته باشد. این ضرورتاً به معنای آن نیست که مادر به اشتباه فکر میکند که زندگی فرزندش گرفتار تباهی و تلف نبوده است. اصلاً شاید وقتی که احساسِ بهخصوصی دربارهٔ تلفشدن زندگی فرزندش دارد، او بیشتر در نظرش بیگناه جلوه کند
طلا در مس
حجم
۲۸۸٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۳۱۲ صفحه
حجم
۲۸۸٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۳۱۲ صفحه
قیمت:
۱۱۲,۰۰۰
تومان