بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب یک برکه بغض | طاقچه
کتاب یک برکه بغض اثر سیدمهرداد افضلی

بریده‌هایی از کتاب یک برکه بغض

دسته‌بندی:
امتیاز:
۱.۰از ۱ رأی
۱٫۰
(۱)
باز شب، اندوهِ نخلستان فرارویش شعله رقصان است در چشمان آهویش نخلْ پیشِ پاش گیسو می‌پریشاند تا بگیرد قوّتی از تاب بازویش ماه، سرگردان، میان برکه چشمش کوفه، غرقِ جاری آوازِ یاهویش بغض تلخی حنجرش را سخت می‌سوزد خلوت چاهی که می‌خواند به این سویش سر درون چاه: این دل را که می‌فهمد؟ نرم پاسخ می‌رسد از چاه: بانویش!
مهدی

حجم

۲۵٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۱

تعداد صفحه‌ها

۵۶ صفحه

حجم

۲۵٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۱

تعداد صفحه‌ها

۵۶ صفحه

قیمت:
۱۹,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد