بریدههایی از کتاب زندگی و سلوک علامه سید محمد حسین طباطبایی
۴٫۳
(۳۰)
«از خصوصیات مرحوم علامه طباطبایی این بود که هیچ گاه از کسی بدگویی نمیکردند. در طی ۳۵ سال ارتباطم با ایشان حتی یک بار هم بدگویی کسی را از ایشان نشنیدم. عیب کار کسی را اظهار نمیکرد. از جمله درسهایی که من از این مرد بزرگ گرفتم و برایم آموزنده بود این بود که در همه لحظات، مراقب خویش بود و کنترل خود را به دست داشت، خدا شاهد و گواه است که در این مدت یک غیبت از او نشنیدم، یک کلمه در تعریف و تمجید از خودشان نشنیدم.
معجزه ی سپاسگزاری
در اوایل تحصیل که به صرف و نحو اشتغال داشتم علاقه زیادی به ادامه تحصیل نداشتم و از این روی هر چه میخواندم نمیفهمیدم و چهار سال به همین نحو گذرانیدم پس از آن یک باره عنایت خدایی دامن گیرم شده عوضم کرد و در خود یک نوع شیفتگی و بی تابی نسبت به تحصیل کمال حس نمودم به طوری که از همان روز تا پایان ایام تحصیل که تقریباً هفده سال کشید هرگز نسبت به تعلیم و تفکر درک خستگی و دلسردی نکردم
رهگذر
ایشان در برابر هجوم ناملایمات زندگی به خصوص اهانتها و بی احترامیهایی که به ایشان میشد بسیار صبور بود و هیچ گاه از آنها ناراحت نمیشد. او معتقد بود انسان نباید هرگز کینه دیگران را به دل بگیرد.
«وقتی دوستانشان میگفتند چرا در جواب کسانی که اسائه ادب میکنند و یاوه گو هستند هیچ حرفی نمیزنید؟ ایشان میگفتند اشکالی ندارد، آدم نباید این چیزها را به دل بگیرد، حتی در ناراحتیها هم تبسم از لبانش جدا نمیشد و در واقع از این لحاظ وارث انبیاء بود.»
Sajjad Nikmoradi
تأکید علامه در انجام اعمال بیش از هر چیزی بر روی محاسبه نفس و مراقبه بود. او یاد خدا را کلید حل مشکلات دنیوی و اخروی میدانست.
Sajjad Nikmoradi
میگفتند: دستگاه امام حسین (ع) باید توسعه یابد و در دستورات اخلاقی خود به این نکته تأکید داشت که هیچ کس به هیچ مرتبهای از معنویت نرسید و گشایش و فتح بابی نکرد، مگر در حرم مطهر حضرت امام حسین (ع) و یا در توسل به آن حضرت.
ــسیّدحجّتـــ
در سیره عملی ایشان آمده است که هیچ گاه بلند سخن نمیگفت، در مورد کسی بد نمیگفت و هرگز کسی از ایشان غیبت نشنید، سخن کسی را قطع نمیکرد و به صحبت دیگران خوب گوش میداد، متواضع، مؤدب، متین و باوقار بود و هیچ وقت عصبانی نمیشد. اهل گذشت و عفو بود و از بحث و جدل دوری میکرد و در برخورد با دیگران تحکم نمیکرد.
Sajjad Nikmoradi
در همان بدو ورود به نجف رو به بارگاه حضرت علی (ع) نموده و استمداد میطلبد تا او را در راهی که پیش گرفته یاری کند:
«یا علی، من برای ادامه تحصیل به محضر شما شرفیاب شدهام ولی نمیدانم چه روشی در پیش گیرم و چه برنامهای را انتخاب کنم، از شما میخواهم که در آنچه صلاح است مرا راهنمایی کنید.»
رهگذر
بساط معاشرت غیر اهل علم را به کلی برچیدم و در خورد و خواب و لوازم دیگر زندگی به حداقل ضروری قناعت نموده باقی را به مطالعه میپرداختم. بسیار میشد به ویژه در بهار و تابستان که شب را تا طلوع آفتاب با مطالعه میگذراندم و همیشه درس فردا را شب پیش مطالعه میکردم و اگر اشکالی پیش میآمد با هر خودکشی بود حل مینمودم و وقتی که به درس حضور مییافتم از آنچه استاد میگفت قبلاً روشن و هرگز اشکال و اشتباه درس پیش استاد نبردم.»
رهگذر
هرگز کلمه «من» را از او نشنیدم، درعوض لفظ «نمیدانم» را بارها در پاسخ سوالات از ایشان شنیدم
|قافیه باران|
زلال حکمت
در اخلاق، آداب زندگی و سیر و سلوک
زندگی و سلوک عارف بالله علامه سید محمد حسین طباطبایی
معجزه ی سپاسگزاری
حجم
۸۰٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۱۱۴ صفحه
حجم
۸۰٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۱۱۴ صفحه
قیمت:
۲۰,۰۰۰
تومان