بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب شیخیه و بابیه در ایران | طاقچه
کتاب شیخیه و بابیه در ایران اثر مهدی نورمحمدی

بریده‌هایی از کتاب شیخیه و بابیه در ایران

انتشارات:انتشارات نگاه
امتیاز:
۳.۲از ۵ رأی
۳٫۲
(۵)
باب رباخواری و بیع ربوی را که در اسلام به شدت حکم به تحریم آن داده شده حلال دانسته و در باب ۱۸ از واحد پنجم بیان در این باره چنین گفته است: «و اذن فرموده خداوند تجّار را در تنزیل که معمول و دأب است امروز مابین ایشان و اذن داده بر آن که تناقض و تزاید به اجل در معاملات خود قرار دهند تا آن که کل در سعه باشند و از فضل حق شاکر.»
muhammad shirkhodaei
خواندن کتب آسمانی قبل از ظهور خود و تعلیم و تدریس آن‌ها را حرام و سوزانیدن جمیع کتب آسمانی و علمی را واجب قرار داده است. هر استدلالی را به غیر کتب خودش لغو و باطل دانسته و نقل هر معجزه و کرامتی را غیر از آیات کتاب خود ممنوع کرده است. او در باب ششم از واحد دوم کتاب بیان، در این باره چنین می‌نویسد: «باب ششم از واحد دوم از کتاب بیان درباره نابود کردن کتاب‌هاست، مگر کتاب‌هایی که من نوشته‌ام و یا درباره آئین باب نوشته می‌شود.»
muhammad shirkhodaei
اما باب، پس تیر به طناب وی خورده، طناب بریده شده و او به زمین افتاده بود و فوری به درون یکی از حجره‌های سرباز خانه که نزدیک محل سقوط وی بود فرار کرده و در آن جا پنهان شده بود. تماشاچیان و سربازان از زیادی دود نتوانستند سقوط باب و فرارش را ببینند و چون مردم باب را ندیدند، فریادشان بلند شد و در وهم و خیال افتادند. پیش خود چنین فکر می‌کردند: آیا باب به هوا پرواز کرده؟ آیا به آسمان بالا رفته؟ آیا از نظرها غایب شده؟ سرکرده فوج و سرجوخه‌های لشکر از هیجان مردم و هجوم آن‌ها به وحشت و اضطراب افتادند. لاجرم سام خان فرمان داد تا نظامیان خطِ سه گوشِ نظامی تشکیل دادند و بدین واسطه جلو هجوم مردم را گرفت. آن گاه سرکردگان فوج را در فشار گذاشت تا حجرات میدان را بگردند و باب را پیدا کنند.
muhammad shirkhodaei
باب از جمادی‌الثانی ۱۲۶۴ تا شعبان ۱۲۶۶ ـ به جز مدت کوتاهی که برای مناظره با علما به تبریز احضار شد ـ به مدت دو سال و سه ماه در چهریق زندانی بود و در آن جا ادعای خود را از قائمیت به نبوت و سپس الوهیت ارتقا داد! تنها کسی که در این مدت دمی از او جدا نمی‌شد و همیشه با او به سر می‌برد، سید حسین یزدی کاتب او بود که نوشتن آیات باب را بر عهده داشت.
muhammad shirkhodaei
پس از زندانی شدن باب در ماکو و ادعای قائمیت توسط وی، پیروانش برای تصمیم‌گیری پیرامون چند مسئله مهم و از جمله بحث و تبادل نظر درباره نحوه آزادسازی او، در صحرای بَدَشت که محیطی خوش آب و هوا و آرام بود تجمع کردند. در این گردهم‌آیی که قرة‌العین، ملا محمدعلی بارفروشی و میرزا حسینعلی نوری نقش آفرینان اصلی آن بودند، نسخ دین اسلام به طور رسمی اعلام گردید و چون باب از این تصمیم بی خبر بود، برای اولین بار مجبور شد بر اساس اعمال پیروان خود، به نزول آیه بپردازد و این مطلب در هیچ جا سابقه نداشت که پیروان آئینی با پیشوای خود در امر دین‌سازی شرکت کنند.
muhammad shirkhodaei
باب در اواخر اقامت در قلعه ماکو و از صفر سال ۱۲۶۴، معتقد شد که امام غایب وجودِ شخصی ندارد، بلکه دارای وجودِ نوعی است. او این تفکر را از سخنان شیخ احمد احسایی اقتباس کرد. احسایی اعتقاد داشت که امام زمان، دارای صورت (حجاب) و حقیقت (روح) است و شیعیان کامل در هر عصر و زمانی مظهر تجلی او می‌باشند و روح امام می‌تواند در کالبد شیعیان کامل تجلی پیدا کند. باب با استفاده از این نظریه، معتقد بود هر کس صفات شخص دیگری را به طور کامل داشته باشد، در حقیقت همان شخص است و به همین خاطر، مدعی شد که جسم لطیف روحانیت و حقیقت امام مهدی در وجود او ظهور کرده است.
muhammad shirkhodaei
سید سعید زاهدانی نیز معتقد است هدف سید کاظم رشتی، آماده کردن اذهان برای ادعای مهدویت یا بابیت خود بوده است. وی در این خصوص می‌نویسد: «سید کاظم رشتی به موضوع قریه ظاهره اهمیت زیاد می‌داد و پیاپی مردم را به یافتن این رجل الهی دعوت می‌نمود و در واقع به طور غیر مستقیم آنان را به سوی خویشتن می‌خواند ... چنان که پیداست سید رشتی تمام کلماتش را برای خودش گفته است، اما چون عمرش کفاف نداده تا از آن‌ها بهره‌برداری کند، باب خرمن او را درو کرده است.»
muhammad shirkhodaei
پس از تکفیر شیخ احمد احسایی از سوی ملامحمدتقی برغانی در قزوین، سیل نامه‌ها و مسافرین از ایران به طرف عراق سرازیر شد و مردم برای این که تکلیف خودشان را با شیخ و پیروانش بدانند، از مراجع بزرگ در این خصوص سؤال می‌کردند. در پاسخ به این سؤالات و استفتائات، علمای برجسته عتبات همچون: آقا سید مهدی طباطبایی، حاجی ملا محمدجعفر استرآبادی، آخوند ملا آقای دربندی، شریف‌العلماء، آقا سید ابراهیم قزوینی، شیخ محمد حسینِ صاحبِ فصول، شیخ محمدحسن نجفی و بسیاری از فقهای عصر، بر این حکم صحه گذاردند و آنان نیز احسایی را تکفیر کردند
muhammad shirkhodaei
شیخ احمد احسایی در ایام اقامت در کرمانشاه، در قبال دریافت هزار تومان، یک درِ بهشت را شاهزاده محمدعلی میرزا فروخت. میرزا محمد تنکابنی در این باره می‌نویسد: «در بعضی از ازمنه، شیخ را قروضی پیدا شده بود. پس شاهزاده آزاده محمدعلی میرزا به شیخ گفت که: یک باب بهشت به من بفروش، من هزار تومان به تو می‌دهم که به قروض خود داده باشی. پس شیخ، یک باب بهشت به او فروخت و به خط خود وثیقه نوشت و آن را به خاتم خویش مختوم ساخته، به شاهزاده داد و هزار تومان از او گرفته و قروض خود را پرداخت ...
muhammad shirkhodaei
«احسایی نه تنها معتقد به حلول روح امام زمان (ع) در کالبد شیعه کامل بود، بلکه باور داشت هرگاه امامی بخواهد به تن یک نفر حلول نماید، امری شدنی است و امامان می‌توانند در صورتی که شرایط آن شخص مساعد باشد، در جسم او حلول نمایند و از این راه بود که حضرت علی توانست در یک شب، در چهل محل مختلف در یک زمان میهمان باشد.» این نظریه که، باید گوهر امام زمانی در کالبد دیگری پدید آید، راه ادعای مهدی گری یا امام زمانی را در هر زمان به روی همه کس باز نگه می‌داشت و همین عقیده بود که بعدها سید علی‌محمد باب از آن بهره‌های فراوان برد.
muhammad shirkhodaei

حجم

۳٫۹ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۵۵۱ صفحه

حجم

۳٫۹ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۵۵۱ صفحه

قیمت:
۱۰۵,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
۲صفحه بعد