در واقعیت چیزی که باعث میشود آدم احساس تنهایی کند این نیست که اصلاً کسی را برای معاشرت و همنشینی ندارد؛ مسئله این است که آدمهای زیادی را نمیشناسد که بتوانند بخشهای واقعی و عجیبوغریب و پرتناقض او را درک کنند.
zeynab
هیچکس از نزدیک خیلی خوشحال نیست. زندگی برای همه مبارزه است. از مقایسهٔ خود واقعی و زندگیتان با تبلیغاتی که دیگران دربارهٔ زندگیشان بهراهانداختهاند دست بردارید.
SaNaZ
با توجه به اینکه چالشهایی که با آنها روبهرو هستیم بسیار زیاد هستند، هدفمان نباید این باشد که همواره شاد باشیم، بلکه هدف باید مهارت پیدا کردن در روشهای هوشمندانه و ثمربخش سازگاری با اندوه ملایم باشد.
احسان رضاپور
شادی او به این خاطر نیست که هرگز رنج نکشیده است بلکه به این دلیل است که غم و اندوه را خوب میشناسد
|ݐ.الف
«سادگی هرگز ساده نیست»
|ݐ.الف
شما فقط یک لحظهٔ بسیار کوتاه در داستانی فوقالعاده طولانی هستید
|ݐ.الف
آسمان و ساحل بسیار زیبا هستند و عطر لیمو در باغ پیچیده است. مجبور نیستیم هیچ کار ناخوشایندی انجام دهیم. میتوانیم کتاب بخوانیم، با صدای بلند بخندیم، بازی کنیم و بیهوده وقت بگذرانیم. پس چرا اینقدر بیحال، پژمرده و سرگشتهایم و دوست داریم گریه کنیم؟
منکسر
در پسِ روایت پیروزمندانه از تاریخ، ایدهٔ بسیار غمانگیزتری پدیدار میشود: اینکه میتوان نجیب بود و درعینحال شکست خورد
|ݐ.الف
ذهن سودازده درک میکند که بهترین، باهوشترین یا شایستهترینها همیشه برنده نیستند.
|ݐ.الف
اولین قدم برای پایان دادن بهحس ناخوشایند بیکسی این است که خودمان درهای مخفی بیشتری را در ذهنمان باز کنیم و وارد اتاقهای غم، خشم، حسادت یا نفرت از خود شویم. چراغها را روشن کنیم و مضمون و محتوای این اتاقها را بدون احتیاط، انکار، شرم و احساس گناه بررسی کنیم. و دفعهٔ بعد که در کنار شخص دیگری هستیم باید خطر کنیم و از یافتههایمان حرف بزنیم.
ما تنها هستیم چون در پذیرش اینکه هرکداممان، در نوع خود، عجیب و غریب و نامتعادل هستیم ضعیف عمل کردهایم. باید به خودمان اجازه دهیم کسی که هستیم را برای کسانی که تخیل کافی برای گوش سپردن دارند بیشتر آشکار کنیم و به آنها اجازه بدهیم بهنوبهٔ خود از ویژگیهای عجیب خودشان حرف بزنند. صداقت، به تنهایی ما پایان میدهد.
lordartan