بریدههایی از کتاب آتش بدون دود (جلد ششم از مجموعه هفت جلدی)
۴٫۵
(۶)
فرق مبارز مؤمن با ظالم بیایمان در این است که زندگی و مرگ، هردو، موهبتیست برای مبارز مؤمن؛ امّا زندگی و مرگ، هر دو، عذابیست برای ظالمِ بیایمان… من، روی خاک آسودهام، زیر خاک نیز آسوده خواهمبود…
رضوان
جهان، هنوز جهانیست که بسیاری از انسانها، با احترامی وافر به حیوانیت خویش، خوبترین آرمانها را با لذّتهای تن تاخت میزنند و شرم هم نمیکنند
•° زهــــرا °•
«خواب باید مُزد کارکردن، جانکندن، جنگیدن و مزد خدمت به دردمندان باشد، نه پناهگاه تنپروران و کاهلان و بیکارگان.»
•° زهــــرا °•
من نمیفهمم که چرا همهیمردان، از عشق، بهعنوان یک خاطره یاد میکنند؟ چرا همهشان همهشان همهشان میگویند: «وقتی جوان بودم، عاشق این یا آن زن شدم؟» و حتّی میگویند «عاشق همین زنی که میبینی»؛ امّا حرف از دوام عشق نمیزنند. مگر عشق، پشهٔ خلقالسّاعه است؟ وصل، چرا باید مرگ عشق را در رکاب داشتهباشد؟ اصلاً آنزمان که عاشق شدی، عاشق رسیدن شدی یا عاشق یک انسان؟ اگر عاشق رسیدن شدی، و آدمی که میبایست به او بِرِسی برایت هیچ اهمّیت نداشت، خب، این که عشق نیست، این اوج شهوت است؛ این تنخواهی صرف است؛ این جنون تخلیه است… دیگر چرا کلمهٔ عشق را آلوده میکنی؟
•° زهــــرا °•
ابراهیمی! خلق عشق مسألهیی نیست؛ حفظ عشق مسأله است. عاشقشدن مهم نیست؛ عاشقماندن مهم است. عاشقشدن حرفهٔ بچّههاست؛ عاشقماندن هنر مردان و دلاوران. سستعهدیهای عشّاق باعث شده که بسیاری از داستانهای عاشقانهٔ مبتذل در جایی تمام شود که عاشق به معشوق میرسد؛ حال آنکه مهم، از این لحظه به بعد است. مهم، پنجاه سال بعد است: دوام عشق… دوام زیبایی و شکوهِ عشق…
•° زهــــرا °•
ممکن است راهی که میرود، درست نباشد؛ امّا مهم این است که راه میرود __در عصری که بسیاری همچو او، نشستهاند.
•° زهــــرا °•
آن جامعهگرای بزرگ، یقیناً اشتباه میکرد که میگفت: «خانواده از قدرت انقلابیِ فرد میکاهد». آخِر چرا بکاهد؟ عشق به محبوب، مثل عشق به فرزند، مثل عشق به خانواده، مثل عشق به وطن، مثل عشق به انسان، مثل عشق به آرمان، به اندیشه، به عشق، به طبیعت، به خدا، مثل هر عشق بیآلایش دیگر، یک نیروست؛ یک نیروی عظیم علیه ظلم و شقاوت.
•° زهــــرا °•
گریه، چه نعمتیست واقعاً!
گمان میبرم که اگر خداوند، صدهزار گونه خنده میآفرید امّا رسم اشکریختن را نمیآموخت، قلب، حتّی تاب ده روز تپیدن را هم نمیآورد.
گریه، چه نعمتیست واقعاً __برای آنکس که قلبی دارد.
Shaker
قلب، خاک خوبی دارد. تو میتوانی، در زمان واحدی، هزارانهزار درخت در آن بنشانی و همهٔ آنها را هم بپایی، عزیز بداری، و بهدرستی برویانی. در قلب، همانطور که دوستداشتن، جای نفرت را تنگ نمیکند، دوستداشتن، جای دوستداشتن را هم تنگ نمیکند.
صــاد
«هر کس، به اندازهیی که از او توقّع دارند، قویست؛ یعنی میتواند باشد.»
•° زهــــرا °•
حجم
۲۲۵٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۸۸ صفحه
حجم
۲۲۵٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۸۸ صفحه
قیمت:
۵۰,۰۰۰
۲۵,۰۰۰۵۰%
تومان