بریدههایی از کتاب آثار ادبی را چگونه باید خواند
نویسنده:تری ایگلتون
مترجم:محسن ملکی، بهزاد صادقی
انتشارات:انتشارات شرکت کتاب هرمس
دستهبندی:
امتیاز:
۳.۷از ۴۷ رأی
۳٫۷
(۴۷)
رایجترین اشتباهِ دانشجویان ادبیات این است که مستقیمآ به سراغ محتوای شعر یا رمان میروند، و نحوه بیان آن را نادیده میگیرند. این گونه خوانش اثر ادبی به معنای نادیده گرفتن «ادبیت» آن است یعنی فراموش کردن این واقعیت که اثر مورد بحث شعر یا نمایشنامه یا رمان است، نه گزارش حادثه فرسایش خاک در نبراسکا.
پارسا
لذت بردن از اثری هنری به معنای تحسین کردن آن نیست. ممکن است کتابهایی را که از آنها لذت میبرید تحسینآمیز ندانید، و درعوض کتابهایی را تحسین کنید که از آنها لذت نمیبرید. دکتر جانسون نظر مساعدی نسبت به بهشت گمشده داشت، ولی از لحن نوشتههایش چنان برمیآید که تمایل چندانی به دوباره خواندن آن اثر نداشت.
لذت شخصیتر از ارزشگذاری است.
MahedBook.ir
در اینجا لطیفهای قدیمی به ذهن میرسد: «در زندگی من شخصیتهای شگفتانگیز زیادی حضور دارند، ولی نمیتوانم از خودِ داستان سردربیاورم.»
Hamid Adibzadeh
در آثار داستانی متأخر دیکنز، چنین به نظر میرسد که نظم اجتماعی که حاضر نیست هیچ مسئولیتی را در قبال شهروندانش بپذیرد، همه افراد جامعه را یتیم کرده است. جامعه خود پدرسالاری قلابی است و همه مردان و زنان باید بار این پدر بیکفایت را به دوش کشند.
Hamid Adibzadeh
رایجترین اشتباهِ دانشجویان ادبیات این است که مستقیمآ به سراغ محتوای شعر یا رمان میروند، و نحوه بیان آن را نادیده میگیرند. این گونه خوانش اثر ادبی به معنای نادیده گرفتن «ادبیت» آن است یعنی فراموش کردن این واقعیت که اثر مورد بحث شعر یا نمایشنامه یا رمان است
Ali Sarhadi
برخی از رمانهای ویکتوریایی با خوشباوری به آینده شخصیتهایشان نظر میافکنند و پیش خود تصور میکنند که شخصیتها پیر شدهاند و مویشان سفید شده و خرم و خندان در میان انبوهی از نوهها هستند. برای این نویسندگان، رها کردن شخصیتها دشوار است، مانند والدینی که رها کردن فرزندانشان برایشان سخت است.
Juror #8
شخصیتهای ادبی مانند قاتلانِ زنجیرهای که به زندان افکنده شدهاند آیندهای ندارند.
Juror #8
شعر نمونه خوبی است برای این نکته که احساس و شکل ضرورتآ با هم سرِ جنگ ندارند. شکل ممکن است احساس را تشدید یا سرکوب کند. شعر لیسیداس ابراز افسوس ِ میلتون به خاطر مرگ ادوارد کینگ نیست، بلکه خودِ افسوس اوست. این شعر مرثیهای است آیینی و از سر وظیفه که برای این شرایط مناسب است. بحث ابدآ بر سرِ دورویی نیست. هنگامی که به شما صبح بهخیر میگویم، احتمالا در ذهنم مشغول فکر کردن به مسائل دیگری هستم و کیفیت صبحی که شما قرار است داشته باشید چندان برایم مهم نیست، ولی به هرحال صبح به خیر گفتنم از سرِ دورویی نیست.
Juror #8
سطرهای آغازینِ شعر رابرت لوول، «قبرستانِ کواکر در نانتاکت»، آغاز مبهوتکننده دیگری در ادبیات امریکاست:
در آب ـتلهای شورِ ساحل ماداکت دریا هنوز در طغیانی وحشیانه بود و شب
ناوگان آتلانتیک شمالی ما را دربرگرفته بود،
که ناگاه ملوان مغروق به تور چنگ زد. نور
بر سر گوریده و پای مرمریاش تابید،
به تور آویزان شد
با عضلات درهم تنیده و گرهخورده رانهایش ...
Juror #8
در سطر اول شعرِ امیلی دیکنسون ابهامی جالب هست: «زندگی من دو بار خاتمه یافت پیش از آنکه خاتمه یابد.» از آنجایی که دیکنسون گاه علائم سجاوندی را به اشتباه مورد استفاده قرار میداد، در سطر بالا ویرگول را در جای نامناسب قرار داده است.
Juror #8
حجم
۲۴۲٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۲۷۶ صفحه
حجم
۲۴۲٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۲۷۶ صفحه
قیمت:
۲۳,۴۰۰
۱۱,۷۰۰۵۰%
تومان