بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب آخرین کوچ | طاقچه
کتاب آخرین کوچ اثر شارلوت مک کاناگی

بریده‌هایی از کتاب آخرین کوچ

۳٫۹
(۱۸)
«هر چی قوی‌تر باشی، دنیا جای خطرناک‌تری می‌شه.»
mary
ما هرگز به هیچ کلامی نیاز نداریم، همین از هر اعلامی بلندتر و دلنشین‌تر است، این احساس غرق شدن در عشق و رسیدن به عمیق‌ترین نقطهٔ ممکن.
mary
ایمنی بگذار و جای خوف باش بگذر از ناموس و رسوا باش و فاش آزمودم عقل دوراندیش را بعد از این دیوانه سازم خویش را
man
؛ زندگی‌های با حسرت پر از اما و اگرند و من همین‌جوری‌اش هم یک اقیانوس اما و اگر برای خودم دارم.
mary
سرم را روی شانه‌اش می‌گذارم، در دستانش آرام می‌گیرم. مثل محل امنی است برای مخفی شدن، جایی برای تعلق داشتن به آن. اما او به کجا می‌تواند تعلق داشته باشد؟ چه‌چیزی بی‌رحمانه‌تر از آن است که متعلق به آغوش زنی باشی که هر شب می‌میرد؟
mary
تا آنجایی که در زندگی فهمیدم، معدود افرادی هستند که مهربانی را به این آزادگی و بدون چشمداشتی ارزانی کنند.
mary
پرندهٔ نر دوباره در حال خوردن دانه‌هاست، اما پرستوی ماده دور قفسش پرواز می‌کند و می‌چرخد و می‌چرخد، بال‌هایش را به‌نحو بی‌فایده‌ای به میله‌ها می‌ساید، تلاشی نافرجام برای رسیدن به آسمان.
mary
اوضاع همیشه اون‌جوری که دلت می‌خواد پیش نمی‌ره. تو باید یاد بگیری اتفاق‌های دنیا رو با یه‌کم قدرشناسی تحمل کنی.»
mary
انیس برای رسیدن به چیزی که می‌خواهد حاضر است تا کجا پیش برود؟ برای این صید طلایی افسانه‌ای حاضر است چه‌چیزهایی را و به چه‌میزان قربانی کند؟
mary
«بچه‌های زیادی دارم و باید شکمشون رو سیر کنم.» به حرفش فکر می‌کنم. این جنگل‌های ناشناخته و سواحل تنها نیست که او را از خانه‌اش دور می‌کند، بلکه اجبار است.
mary

حجم

۳۰۸٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۳۲۴ صفحه

حجم

۳۰۸٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۳۲۴ صفحه

قیمت:
۵۹,۰۰۰
۲۹,۵۰۰
۵۰%
تومان
صفحه قبل
۱
۲
...
۴صفحه بعد