بریدههایی از کتاب داستان من
۴٫۱
(۳۶۶)
عاشق خودم شدم، نه عاشق آنچه که بودم، بلکه عاشق آنچه که میخواستم بشوم شدم.
sorena
در هالیوود عفت و پاکدامنی یک دختر کمتر از موهای سرش اهمیت دارد. اینجا آدم را با قیافهاش قضاوت میکنند، نه با آنچه که واقعاً هست. هالیوود جایی است که برای یک بوسه هزاران دلار به آدم میدهند، اما روحت پنجاه سنت میارزد.
misbeliever
او در مورد گناه در جهان هم سرود میخواند هم صحبت میکرد. ناگهان خطاب به گناهکاران چادر گفت که همگی در درگاه خداوند بلند شوند و توبه کنند.
من زودتر از همه بلند شدم و شروع به اعتراف گناهم کردم.
او گفت: «به زانو بیفت خواهر.»
به زانو افتادم و شروع کردم به حرفزدن در مورد آقای کیمل که چطور مرا در اتاقش گیر انداخت و به من تجاوز کرد. دیگر گناهکاران نیز دورم جمع شدند و به زانو افتادند و با گریه و زاری شروع کردند به اعتراف در مورد گناهانشان و من از گود بیرون افتادم.
به پشتِ سرم نگاه کردم، دیدم آقای کیمل بین بیگناهان ایستاده است و با صدای بلند و خالصانه از خداوند میخواهد که گناهِ گناهکاران را ببخشاید.
misbeliever
بدترین چیزی که در لباسعوضکردن و مهمانیرفتن برای مردم اتفاق میافتد این است که خود واقعیشان را در خانهشان جا میگذارند
Zax
یک مرد نمیتواند زنی را دوست داشته باشد که فکر میکند نصفهنیمه است و حقیر.
بلاتریکس لسترنج
تا آنجایی که فهمیدم دوستی زنها با یکدیگر بر اساس یک مشت دروغ و صحبتهای قشنگ بیمعنی است.
غزل
تنها کسی که دوستَم داشت و نگاهم میکرد، کسی بود که نه میتوانستم صدایش را بشنوم و نه میتوانستم لمسش کنم. عادت داشتم هر بار وقت میکردم تصاویری از خدا برای خودم میساختم. در تصویرهایم از خدا، او کمی شبیه خاله گریس بود و کمی هم شبیه کلارک گیبل.
Zax
مردم همیشه طوری به من نگاه میکردند که انگار آینهای روبهرویشان بودم. آنها مرا نمیدیدند، بلکه افکار هرزهی خودشان را در من میدیدند.
Zax
تنها کسی که دوستَم داشت و نگاهم میکرد، کسی بود که نه میتوانستم صدایش را بشنوم و نه میتوانستم لمسش کنم.
mehrsa
ناراضیترین مردها، آنهایی هستند که خیلی به قوهی مردانگیشان مینازند و به روابط جنسی مثل ورزش کشتی نگاه میکنند، که میتوان در آن جام قهرمانی برد. یک مرد باید برای جذابیتدادن به روابط جنسی روح و روان زن را تحریک کنند. عاشق واقعی آن مردی است که بتواند فقط با دستکشیدن روی سرت یا لبخندزدن به چشمهایت یا حتا با خیرهشدن به فضا، سرتاپای تو را بلرزاند.
Zax
حجم
۶۰۹٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۸۲ صفحه
حجم
۶۰۹٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۸۲ صفحه
قیمت:
۵۹,۰۰۰
۲۹,۵۰۰۵۰%
تومان