بریده‌هایی از کتاب دوازده ستون موفقیت

"مسأله این نیست که خرید کتاب چقدر گرون تموم می‌شه، مسأله اینه که اگه کتاب نخونی چقدر برات گرون تموم می‌شه! "

بیشتر مردم نمی‌شنون، بلکه فقط منتظر می‌شن تا طرف مقابل لحظه‌ای برای نفس کشیدن مکث کنه، تا اونا بتونن وسط حرفش بپرن و دیدگاه خودشون رو بگن.

وقت، تنگ‌تر از اون چیزیه که هر یک از ما فکرش رو می‌کنیم. هر چه تعداد آدم‌هایی که این حقیقت رو درک می‌کنن بیشتر باشه، تعداد اونایی که طور دیگه‌ای زندگی می‌کنن هم بیشتر میشه.

«چند راه برای یادگیری و پیشرفت در زندگی وجود داره. اولیش کتاب خوندنه. دومیش سرمشق گرفتن از آدمای موفقه. و سومین راه اینه که از تجربیات خودمون پند بگیریم و ببینیم کجا درست، و کجا اشتباه عمل کرده‌ایم.»

"همه‌ی ما باید پیه یکی از این دو درد رو به تنمون بمالیم: درد انضباط یا درد پشیمانی. فرقش اینه که سنگینی بار انضباط به اندازه‌ی مثقال، و سنگینی بار پشیمانی به اندازه‌ی خرواره. " مایکل، این سخن خیلی مهمه.»

«نکته این‌جاست که اکثر مردم پشتکار کافی برای موفقیت در کار یا زندگی ندارن.»

«نخوندن کتاب چطور به ضررم تموم می‌شه؟» «از خیلی جهات به ضررت تموم می‌شه. در واقع، من فکر می‌کنم که نگرش تو نسبت به کتاب تو رو ده، بیست سال از زندگی عقب انداخته. ببین، با خوندن کتاب وارد دنیای وسیع و جدیدی از دانش و معرفت می‌شیم. تا حالا دلت نخواسته مهمان و همنشین رهبران بزرگ و اندیشمندان مشهور باشی؟ با خوندن کتاب‌هاشون می‌تونی به این خواسته‌ت برسی. خواندن کتاب تو رو با اندیشه‌های تازه آشنا می‌کنه و اندیشه‌های تازه مانند بذرهایی‌ هستند که در ذهن و دل ما رشد می‌کنن و اگه ازشون استفاده کنیم، باعث موفقیت و پیشرفت ما می‌شن. مایکل، اگه پیوسته دانش و اندیشه‌هایی که زندگیت رو به جلو می‌برن دنبال نکنی، چطور می‌تونی رشد و پیشرفت کنی؟»

ما باید مطابق با نظریه‌هایی که به‌طور عمیق باورشان داریم و به دیگران توصیه‌شان می‌کنیم، زندگی کنیم. به این ترتیب است که به نظریات خود اعتبار می‌بخشیم.

«صداقت. آقای دیویس میگه که رابطه‌ی رهبر و پیرو بر اساس اعتماد استواره. اگه کسی بهت اعتماد نداشته باشه، ازت پیروی نمی‌کنه. پس، نگاه دقیقی به زندگیت بنداز و اطمینان حاصل کن که صداقت رو در همه‌ی سطوح زندگی رعایت کنی. اطمینان حاصل کن که حرف و عملت یکی باشه و در زندگی آدم روراستی باشی. همچنین، باید آدم خوش‌بینی باشی. مردم دوست دارن اونا رو به جایی بهتر از جای فعلی‌شون برسونی.»

رابطه فقط این نیست که چی بگی، بلکه باید بدونی که چه طور و چه وقت اونو به زبون بیاری و در عین حال، میزان پذیرش شنونده رو هم در نظر بگیری. و این فقط نصف قضیه‌ست. نصف دیگه‌ی قضیه اینه که شنونده‌ی خوبی باشی.