حکومت میداند که احزاب و سازمانهای غیردولتی میتوانند به قدرت او آسیب زده و پایههای حکومت را متزلزل سازند.
Rghaf
مسئله اصلی قدرتِ جامعه مدنی است.
Rghaf
سیاستمداران بر سر این دو راهی عموماً ترجیح میدهند که اقتصاد و سیاست را به گروهی معدود واگذار کنند، گروهی که حافظ منافع سیاسی آنها باشند. این مسیر همان اندکسالاری یا الیگارشی است.
Rghaf
در پاسخ به این پرسش که این کشورها در وهلۀ اول چرا دچار سیاستهای نادرست فعلی شدند صرفاً به جهل و غفلت رهبران کشورهای فقیر اشاره میکنند.
Rghaf
کار جمعی نیازمند مهارتهای مختلف و عادات رفتاری ویژهای مانند پرهیز از فرصتطلبی و تحمل یکدیگر است.
نفیسه
برای گذر از اندکسالاری نیز راه حل سادهای ارایه شده است. اگر مردم برای تامین منافع شخصی خود به همکاری گروهی دست بزنند همبستگی میان آنها تقویت میشود و نه تنها منافع مادی آنها، که قدرت اجتماعیشان نیز افزایش مییابد. این همبستگی به آنها قدرت میبخشد تا بتوانند از حقوق خود در برابر فرادستان دفاع کنند.
نفیسه
تنها کافی است که دولت ضامن اجرای قانون باشد و اجازه رقابت بدهد تا هم اقتصاد شکوفا شود و هم بداخلافیها رخت بربندد، چرا که در نظام بازار رقابتی تنها کسانی میمانند که مصرفکنندگان آنها را بپسندند و مصرفکننده نیز انسان اخلاقمدار را دوست دارد.
نفیسه
این گوناگونی در طبقات حاکم و نهادهای سیاسی، این نهادها غالباً قدرت فرادستانی که آنها را خلق کردهاند بازتولید و آن را مستحکم میکنند. البته گاهی هم مانند سیرالئون درگیریهای درونی ناشی از آنها، به فروپاشی دولت میانجامد.
وحید