بریده‌هایی از کتاب قدرت در درون شماست

وقتی در حال یادگیری هستید، اشکالی ندارد که اشتباه کنید. همان طور که گفتم، بسیاری از ما به دلیل کمال‌گرایی تحت فشار قرار داریم. شما فرصتی به خودتان نمی‌دهید که چیزی جدید بیاموزید، چون اگر در سه دقیقه‌ی اول آن را به طور کامل انجام ندهید، فرض می‌کنید که به اندازه‌ی کافی خوب نیستید.

ای کاش می‌توانستیم درک کنیم همه‌ی آنچه آن‌ها را مشکلات می‌نامیم، فقط فرصت‌هایی برای ما هستند که رشد کنیم و متحول شویم، و اینکه بیشتر آن‌ها ناشی از ارتعاشاتی هستند که ما از خود بیرون می‌دهیم! تنها کاری که لازم است انجام دهیم این است که روش فکری‌مان را تغییر دهیم، آزردگی‌مان را برطرف کنیم و مایل به بخشیدن باشیم.

سؤالی که از امانوئل می‌شود این است: «چطور شرایط دردناک را بدون اینکه به واسطه‌ی آن‌ها آشفته شویم، از سر بگذرانیم؟» و پاسخ امانوئل این است: «آن‌ها را به عنوان درس‌هایی ارزشمند ببینیم، نه مصیبت. به زندگی اعتماد کنیم، دوستان من. به نظر می‌رسد زندگی شما را به مسیری ناآشنا می‌برد، اما این سفر ضروری است. شما به حیطه‌ی وسیعی از تجربه می‌رسید که حقایق و تعریف‌ها را در این حیطه مشخص می‌کنید. سپس می‌توانید به مرکز زندگی‌تان، خودبرترتان، برگردید که در این صورت بشاش‌تر و عاقل‌تر خواهید بود.»

وقتی به فرایند زندگی و پیوند معنوی‌مان به جهان اعتماد کنیم، می‌توانیم خشم و ترس خود را به محض اینکه آشکار می‌شوند، برطرف کنیم. ما می‌توانیم به زندگی اعتماد کنیم و بدانیم که هر چیزی در نظم درست الهی و توالی زمان و مکانی بی‌نقص رخ می‌دهد.

هر رخدادی، تجربه‌ای برای یادگیری است.

ذهن ناهشیار بین شما و دیگران تمایز قایل نمی‌شود، بلکه کلمات را می‌شنود و باور دارد که درباره‌ی خودتان صحبت می‌کنید. دفعه‌ی بعد که می‌خواهید از کسی انتقاد کنید، بپرسید در این حالت درباره‌ی خودتان چه احساسی می‌کنید. شما تنها آنچه را در خودتان می‌بینید در دیگران می‌بینید. به جای انتقاد از دیگران، از آن‌ها تعریف کنید و در عرض یک ماه، تغییرات بزرگی در خودتان خواهید دید.