یکبار خسروچینوی گفته بود: «ما از زندگی همونقدر میفهمیم، که اسبهای تو فیلمهای وسترن از سینما!»
آ سید مهدی
«پَ چه خبط و خطایی مو کردم... ها؟»
«زود داری بزرگ میشی... لازم نیس ایقد عجله داشته باشی واسهش... تو بزرگی خبرییُم خو نیس!»
آ سید مهدی
اسم آن را سیاست سیبزمینی آفریقایی گذاشته بود!
مثل کشورهای استعمارگر، کشورهای آفریقایی را استعمار میکردی، تمام داروندارشان را بالا میکشیدی و قحطی و گرسنگی را برایشان عادی و روزمره میکردی. بعد هر هفته یک سیبزمینی به آنها میدادی و آنها برایت سجده میکردند.
rezaat98
ما از زندگی همونقدر میفهمیم، که اسبهای تو فیلمهای وسترن از سینما!
علاقه بند
زن تنومند، بدون ذرهای آرایش، با چهرهای پر از چروک نه از کهولت سن، که از سختی شرایط،
n re
«خرماچِپون» بهمعنای بهزور جا دادن چیزها در جایی.
بچه جنوب
«اوضاع تاریخ و طبیعت تو ایران شبیه همه... شوش و شیراز و همدون دارن مث قشم و طبیعتش بازی رو، به موبایل و اینترنت و آتاری میبازن!»
n re
«نِه شیرشتر... نِه دیدار عرب!»
آ سید مهدی
یکبار خسروچینوی گفته بود: «ما از زندگی همونقدر میفهمیم، که اسبهای تو فیلمهای وسترن از سینما!»
کاربر ۲۶۳۵۹۶۱
مثل تمام کشورهای استعمارگر معتقد بود هرچقدر گاراژیها را گرسنهتر نگه دارند، آنها وفادارتر میشوند و با یک سوت، حاضر خواهند بود جان بدهند.
rezaat98