بریده‌هایی از کتاب اهرم‌های پول‌دارشدن (چگونه در بازی پول‌آفرینی مهارت یابیم)

برمبنای قانون عادت، اگر ما مدتی کافی از نعمتی ویژه برخوردار باشیم یا از حضور انسانی ویژه در زندگی‌مان بهره‌مند شویم؛ گرایش می‌یابیم که چنین وجود و حضوری را عادی، طبیعی و کم‌اهمیت بپنداریم

هدف از زندگی در واقع معناآفرینی است. چنین معنایی اغلب از دستاوردها یا موفقیت‌های شما نشأت نمی‌گیرد بلکه از سخاوتمندی‌ها و بخشش‌های شما ناشی می‌شود.

”برای پرهیز از شنیدن هرگونه انتقاد؛ هیچ سخنی بر زبان نیاورید، هیچ کاری انجام ندهید و درکل هیچ باشید.“

گاهی، در آن هنگام که شما امواجی متلاطم را در بلندمدت تاب آورده‌اید؛ این باور در ذهنتان شکل می‌گیرد که گزینه‌ای دیگر برای شما وجود ندارد. این حالت را ”درماندگی آموخته‌شده“ می‌نامند.

یک ساعت رولکس تقلبی هرگز با یک ساعت رولکس اصل همسان نخواهد بود.

سطحی عالی می‌دیدم. با این حال، احساس می‌کردم باز هم گمشده‌ای دارم. البته، خودم تشخیص نمی‌دادم که گمشده‌ام به‌راستی چیست. تونی

توجه داشته باشید که بخشش و سخاوتمندی شما نباید از روی اجبار، احساس گناه یا در پاسخ به درخواست دیگران باشد بلکه این موضوع باید بخشی از وجودتان را به‌معنای‌واقعی برانگیزد.

آنان حتی در شدیدترین درد و رنجشان نیز معنا و مفهومی یافته‌اند.

به‌هرحال، شاید بتوان مشکل واقعی را این‌گونه مطرح کرد: اگر شما همواره بر کمبودهای زندگی‌تان یا بر اموری متمرکز شوید که نمی‌توانید آن‌ها را مهار یا مدیریت کنید، بی‌تردید به احساس ناامیدی دچار می‌شوید؛ فرقی نمی‌کند تا چه‌اندازه داروهای ضدافسردگی مصرف می‌کنید.

مشکلات ما به‌صورت امواج از راه می‌رسند؛ اما راه‌حل‌ها نیز همین‌گونه خواهند بود.