بریده‌هایی از کتاب ‫آتش و خشم درون کاخ سفید ترامپ‌‫

در میان بحث‌های ملی در ارتباط با آزار و اذیت جنسی، ترامپ به مجری NBC بیلی بوش درحالی‌که میکروفون باز بود گفت: «من خودبه‌خود جذب زنان زیبا می‌شوم و شروع به بوسیدن آن‌ها می‌کنم. مثل آهنربا می‌ماند. من حتی درنگ هم نمی‌کنم، یک‌راست می‌بوسم. اگر شما فرد مشهوری باشید آن‌ها به شما اجازه این کار را می‌دهند، شما اجازه دارید تا هر کاری می‌خواهید انجام دهید ... می‌توانید شرمگاهشان را بگیرید. شما می‌توانید هر کاری بکنید».

بانون با لبخندی همراه با چشمک ادامه داد: «اجازه دهید تا اردن به کرانۀ باختری رسیدگی کند، بگذارید تا مصر به مسئله غزه بپردازد. اجازه بدهید تا خودشان این مسائل را حل‌وفصل کنند و یا اینکه در تلاش برای حل آن نابود شوند. سعودی‌ها به لب مرز رسیده‌اند. مصری‌ها هم همین‌طور. همگی تا حد مرگ از ایران هراس دارند، یمن، سینا، لیبی. این یک مسئلۀ بسیار بغرنج است، به‌همین‌دلیل نقش روسیه در اینجا تا این حد کلیدی‌ست، آیا روسیه تا این اندازه بد است؟ بله، آن‌ها آدم‌بَده هستند، اما جهان مملو از آدم‌بَده است».

اما حالا لحظه تفکر بانون فرارسیده بود. در همه‌جا حس شک و تردید جهانی وجود داشت. خروج از اتحادیۀ اروپا در انگلستان، موج رسیدن مهاجرین به سواحل اروپای ناراضی، نادیده گرفتن حقوق کارگران، شبح فروپاشی‌های مالی بیشتر، برنی ساندرز و انتقام‌جویی لیبرال او، در همه‌جا واکنش‌هایی منفی وجود داشت. حتی برجسته‌ترین حامیان جهانی‌سازی هم دچار تردید شده بودند. بانون معتقد بود که تعداد زیادی از مردم ناگهان پذیرای پیامی جدید بودند: جهان به مرز نیاز دارد یا اینکه باید به زمانی بازگردد که در آن مرزبندی وجود داشت، زمانی که امریکا هنوز بزرگ بود. ترامپ به یکی از نمایندگان برجستۀ این پیام تبدیل شده بود.

ترامپ علی‌رغم ناامیدی‌اش در عدم موفقیت واشنگتن برای جشن و استقبال درست از او بسان یک فروشندۀ خوب، خوش‌بین بود. فروشندگانی که ویژگی اولیه و مشخصۀ اصلی‌شان توانایی آن‌ها برای تداوم فروش و تغییر مداوم دنیا به شیوه‌ای مثبت بود. یأس برای هر فرد دیگر برای او فقط موجب نیاز به بهبود واقعیت می‌شد. صبح روز بعد، ترامپ به دنبال تأیید دیدگاهش درباب این مسئله بود که مراسم تحلیف او یک موفقیت عظیم بوده است. «جمعیت فراوانی در آن‌جا حضور داشتند، حداقل بیش از یک میلیون نفر، درست است؟» او با دوستان خود تماس گرفت و تقریباً تمامی آن‌ها در پاسخ به این سؤال به او جواب مثبت دادند. کوشنر نیز این جمعیت انبوه را تأیید کرد و کانوِی نیز چیزی نگفت که او را ناامید کند.

او به دنبال مجوزی بود که از همرنگی با جماعت یا قابل احترام بودن فاصله بگیرد. به‌دنبال مجوزی حاکی از یاغی‌گری برای برنده شدن بود، و همین برنده شدن است که اهمیت دارد، به هر روشی که به دست آمده باشد.

ترامپ دوست داشت تا بگوید که یکی از مسائلی که زندگی را جالب می‌کند این است که همسر دوستان خود را به رختخواب ببرید و با آن‌ها رابطه داشته باشید