بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب شهرهای کاغذی | طاقچه
کتاب شهرهای کاغذی اثر جان گرین

بریده‌هایی از کتاب شهرهای کاغذی

نویسنده:جان گرین
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۲از ۱۴ رأی
۴٫۲
(۱۴)
«دلم برای بودن با تو تنگ می‌شه.»
n re
وقتی عصبانی هستی و می‌خوای به کسی حرفای زشت بزنی، حتماً باید چیزی بگی که درباره‌اش صدق نمی‌کنه؛ چون هیچ‌وقت نمی‌تونی حرف‌هایی رو که زدی کامل پس بگیری و از ذهن اون شخص پاک کنی. حرفو که بزنی تموم شده رفته. منظورم اینه که بعضی حرفا تو ذهن افراد پررنگ می‌شه و تأثیرشون زیاده. زیرشون خط کشیده می‌شه
n re
«یه نکتهٔ خیلی مهمی رو بهت بگم؟ وقتی اعتماد به نفست بالا باشه جذاب‌تر می‌شی و وقتی پایین باشه نه.»
n re
«همه چیز از نزدیک زشت‌تره.»
n re
هر روز این همه آدم در دنیا می‌میرند که من با آن‌ها آشنایی ندارم. اگر با هر اتفاق ناگواری که در دنیا می‌افتد بخواهم به چنین حال و روزی در بیایم و ذهنم را درگیرش کنم، حتماً بعد از مدتی دیوانه می‌شوم.
n re
همهٔ این مردم کاغذی‌ان و دارن تو خونه‌های کاغذی زندگی می‌کنن. آدم‌هایی که آینده‌شونو آتیش می‌زنن تا گرم بمونن. بچه‌هایی که دنبال خرید یواشکی آبجو از فروشگاهای کاغذی‌ان. همه عاشق و شیفتهٔ تصاحب چیزای مختلف‌ان. همهٔ این چیزا کاغذی و از بین‌رفتنی‌ان. آدما هم همین‌طور. تو این هیجده سالی که زندگی کردم تا حالا نشده با کسی آشنا بشم که چیزای اصلی و مهم‌تر زندگی براش اهمیت داشته باشن
83 FATEMEH❤️
روی هر دو تا تی‌شرت پرچم‌های یک اتحادیهٔ بزرگ چاپ شده و روی پرچم‌ها نوشته شده بود: میراث، بدون نفرت. داشتم دلیل خنده‌هایمان را به رادار نشان می‌دادم که گفت: «وای خدا! نه، بن تو این کارو نکردی. بن استارلینگ بگو که برای دوست سیاه پوستت تی‌شرت نژادپرستانه نخریدی.» «من فقط اولین تی‌شرتی رو که دیدم، برداشتم داداش.» رادار گفت: «واسه من داداش داداش نکن آ.» ولی داشت سرش را تکان می‌داد و می‌خندید.
امیرحسین رئوف نیا

حجم

۳۶۲٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۴۲۴ صفحه

حجم

۳۶۲٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۴۲۴ صفحه

قیمت:
۸۷,۵۰۰
۶۱,۲۵۰
۳۰%
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد