فرزند، برای پدر و مادر، عزیز است؛ ادامۀ نسل است (بهخصوص اگر پسر باشد)؛
سیّد جواد
و کنفسیوس، از رنج آمیخته به شادمانی، تعبیر زیبایی دارد؛ او میگوید:
برگ به هنگام زوال، میافتد؛ میوه در وقت کمال، میافتد؛ پس بنگر که چگونه میافتی: چون برگی زرد، یا سیبی سرخ!.
famara
انسان را آفرید و از روح خود، در آن دمید ...
سیّد جواد
طبق تخمینی که دانشمندان زدهاند، حدود ۵ میلیارد سال پیش (کمتر یا بیشترش را نمیدانم)، حادثۀ «بیگبنگ» رخ داد. طی این حادثه، قطعهای آتشین، که گویا از همان زمان برای مأموریتی خاص در نظر گرفته شده بود، پدید آمد. آن قطعه، که در عالم کهکشانی، حتی از ذرۀ خاک هم میلیاردها بار کوچکتر بود، بر اساس قوانین طبیعی، چرخید و چرخید و چرخید... تا به کرهای آتشین تبدیل شد. آن کره، در اثر دور شدن از مرکز گرما (خورشید)، سرد و سردتر شد؛ آنقدر سرد که در دورۀ «پرکامبرین» در حدود ۴.۵ میلیارد سال پیش، موقعیتی خاص یافت. احتمالاً از همان دوره به بعد بوده که موجوداتی اعم از گیاه و حیوان، روی آن کرۀ سردشده به وجود آمد؛ کرهای که هم خشکی داشت، هم آب و هم یخ.... و بهتبع همین شرایط جوّی و آبوهوایی، موجودات متنوعی پیدا شدند.
سیّد جواد
در پناه خداوند ــ این نیروی ماوراییِ بیمثالــ
سیّد جواد
برگ به هنگام زوال، میافتد؛ میوه در وقت کمال، میافتد؛ پس بنگر که چگونه میافتی: چون برگی زرد، یا سیبی سرخ!.
کاربر ۲۵۷۹۳۳۳
حرف زدن دربارۀ ظهور انسان، بسیار دشوار است
سیّد جواد
حرف زدن دربارۀ ظهور انسان، بسیار دشوار است؛ آنقدر که واقعاً نمیتوان ثابت کرد نخستین انسانِ موجود در این کرۀ خاکی چه کسی بوده و در چه تاریخی پدید آمده است... و از این گذشته، حتی فکر کردن به آن، دردی را هم دوا نمیکند.
سیّد جواد
امیدوارم این کتاب را با «روزنامه» اشتباه نگرفته و در آرامش و با علاقه بخوانید تا از آن لذت ببرید. امیدوارم.
سیّد جواد
و خداوند
دیگر نخواست که بیافریند؛ و نیافرید؛
سیّد جواد