برای بسیاری، کتابخوانی یک کار ازمدافتاده به نظر میرسد، شاید حتی کمی احمقانه؛ مثل این که کسی خودش پیراهنش را بدوزد یا خودش قصابی کند.
فا
«غوطهوری در دنیای دیجیتال حتی شیوه جذب اطلاعات توسط این نسل را هم تغییر داده است. اینان الزاما صفحات را از چپ به راست و بالا به پایین نمیخوانند. در عوض روی صفحه سر میخورند و دنبال اطلاعات بهدردبخور میگردند.»
فا
اکنون تمرکزم بعد از دو یا سه صفحه از بین میرود. بیقرار میشوم، سر نخ را گم میکنم و دنبال کار دیگری برای انجام دادن میگردم. مثل این است که باید دایما ذهن خودسرم را سر متن برگردانم. مطالعه عمیقی که قبلا به صورت طبیعی به سراغم میآمد، الان به یک چالش تبدیل شده است.
乙_みG
مردم هم کمتر میخوانند و هم کمتر به آنچه که میخوانند فکر میکنند.
Rghaf
امروزه، صدای غالب در کتابخانهها صدای ضربه روی صفحه کلید است، نه ورق زدن کتاب
منمشتعلعشقعلیمچکنم
«شواهدی در دست است که نشان میدهد مغز ما با استفاده بیشتر توسعه مییابد و بزرگتر میشود و با عدم استفاده تحلیل میرود و تلف میشود. شاید به همین خاطر است که هر کنشی یک اثر دایمی بر بافت عصبی میگذارد.»
منمشتعلعشقعلیمچکنم
«رشته اصلی من در دانشکده ادبیات بود و خوره کتابخوانی بودم. اما چه شد؟»
اِیْ اِچْ|
به گفته لیو این، یافتهها حاکی از آن است که «محیط دیجیتال افراد را تشویق میکند که موضوعات بیشتری را گستردهتر اما سطحیتر کاوش کنند»،
کاربر mim_ alf
مغز افراد، وقتی که در اینترنت به جستجو میپردازند، نسبت به زمانی که متن کتاب مانندی را میخوانند، الگوی فعالیتی متفاوتی دارد. حین کتابخوانی فعالیت مغز در ناحیههایی بیشتر است که مربوط به زبان، حافظه و پردازش تصویرند، در حالی که اینترنتگردی بیشتر نواحی پیشپیشانی مرتبط با تصمیمگیری و حل مسئله را فعال میکند.
safaeinejad
زمانی من غواص دریای کلمات بودم. اما اکنون، مثل یک جتاسکیسوار، تنها سطح آب را کمی میشکافم.
نون صات