بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب حرمسرای قذافی | طاقچه
کتاب حرمسرای قذافی اثر بیژن  اشتری

بریده‌هایی از کتاب حرمسرای قذافی

۳٫۴
(۸۹۵)
دیکتاتور لیبی طی چهل‌ودو سال حکمرانی‌اش، همه حقوق و آزادی‌های فردی را نقض کرده، نظام‌های بهداشتی و آموزشی کشور را تخریب کرده، تأسیسات زیربنایی کشور را رو به قهقرا برده، مردم را فقیر کرده، فرهنگ را به ویرانی کشانده، پول نفت را حیف و میل کرده، و کشور را در صحنه جهانی منزوی کرده بود...
benyamin saki
رهبر یک کشور دیکتاتوری هر نقطه ضعفی داشته باشد به زیردست‌هایش نیز سرایت می‌کند.
hani
موقعی که شما در جهنم هستید، چگونه می‌توانید شیطان را متهم کنید؟ حتا در خیالتان هم نمی‌توانید این کار را بکنید!»
کتایون
ابتدا بگویم که ثریا وجود دارد. ثریا و چشمان سیاهش، دهان محزونش و خنده‌های بلند و پرسروصدایش. ثریا که به سرعت برق از خنده به گریه می‌رود و از عطوفت به عناد. ثریا و رازش، حزن و اندوهش، طغیانش. ثریا و قصه مبهوت‌کننده‌اش در باره دختر کوچولوی شاد و خندانی که به چنگ یک دیو افتاد. ثریا دلیل شکل‌گیری این کتاب است.
کرم های شب تاب
دختر بیچاره وحشت‌زده شد و به قائد اعظم گفت: «به شما التماس می‌کنم، به من دست نزنید. من از یک خانواده کوه‌نشین هستم. نامزد دارم.» قائد اعظم جواب داد: «به تو یک حق انتخاب می‌دهم. نامزدت را می‌کشم یا به تو اجازه ازدواج با او را می‌دهم و خانه زیبایی هم به شما خواهم داد، اما به این شرط که تو از این پس مال هر دوی ما باشی.»
ماراتن
در اوایل دهه ۱۹۸۰ قذافی آموزش زبان‌های غربی از قبیل انگلیسی و فرانسوی را ممنوع اعلام کرد و در عوض دانش‌آموزان را مجبور به یادگیری زبان‌های آفریقایی از قبیل سواحیلی و هوسایی کرد.
ماراتن
سعید قذاف الدام به مصاحبه‌گر گفته بود که قذافی، یعنی پسرعمویش، به همسر وی تعرض کرده بود. او گفت: «این تعرض از قبل توسط مردی (قذافی) برنامه‌ریزی شده بود که نه از خدا می‌ترسید نه از انسان. قذافی موقعی که طالب یک زن می‌شد ـیا زمانی که می‌خواست از وجود زنی برای له کردن شوهرش استفاده کندــ به هر ترتیبی شده با طایفه، قبیله یا خانواده او ارتباط برقرار می‌کرد و بعد در اولین فرصت به خواسته‌اش دست می‌یافت. او بارها به همسرم تعرض کرد. این تعرض‌ها مواقعی صورت می‌گرفت که من برای مأموریت‌های نظامی به شهرهای دوردست رفته بودم. قذافی به همسرم گفته بود تو عشق بزرگ من هستی. او همسرم را وادار کرد همه ارتباطاتش را با طایفه قذافی‌ها قطع کند، به سرعت درخواست طلاق بدهد،
ماراتن
زنان هنوز در چنبره پاره‌ای محدودیت‌های سنتی قرار دارند. با دختری صحبت می‌کردم که دوست داشت به لب دریا برود و تنی به آب بزند اما خانواده‌اش و جامعه این اجازه را به او نمی‌دادند. او می‌گفت دختران بسیاری در لیبی هستند که از این تبعیض ناراحت و شاکی‌اند. دختر دیگری به من گفت: «من در خیابانی زندگی می‌کنم که درست مشرف به ساحل دریاست و حتا اجازه ندارم پایم را در ساحل بگذارم تا چه برسد به این‌که بخواهم در دریا شنا کنم. این ناعادلانه است. چرا زنان نمی‌توانند در دریا شنا کنند، حداقل بخشی از ساحل دریا را به زنان اختصاص بدهند؛ ناسلامتی، ما این همه خط ساحلی داریم!»
ماراتن
دو نگهبان باب‌العزیزیه که زنان جوانشان مورد تعرض ارباب قرار گرفته و تصمیم به انتقام‌گیری گرفته بودند به موحش‌ترین شکل ممکن کشته شدند: دست و پای هر کدامشان را با دو طناب بستند و سر طناب‌ها را به سپر دو ماشین گره زدند و سپس ماشین‌ها به صورت همزمان در جهت مخالف هم حرکت کردند. از این صحنه فجیع تصویربرداری شد و فیلم را به نگهبان‌های جدید نشان دادند تا بفهمند که سزای خیانت احتمالیشان به ارباب باب‌العزیزیه چه خواهد
ماراتن
قذافی اضافه کرده است: «آه نمی‌دانید چقدر عاشق آزادی جمعیت‌ها هستم؛ عاشق شوروشوقشان در پی گسستن زنجیرهای پاهایشان؛ عاشق فریادهای شادی و آوازخوانیشان پس از پایان ناله و مویه‌هایشان. اما چه هراس و وحشتی از آن‌ها دارم! من توده‌های مردم را دوست دارم آن‌گونه که پدرم را دوست دارم و از توده‌های مردم می‌ترسم آن‌گونه که از پدرم می‌ترسم. چه کسی، در یک جامعه صحراگردِ عاری از هر نوع حکومتی، می‌تواند جلوی انتقام‌گیری پدر علیه یکی از پسرانش را بگیرد؟»
ماراتن

حجم

۳۰۶٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۳۶۴ صفحه

حجم

۳۰۶٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۳۶۴ صفحه

قیمت:
۱۸۲,۰۰۰
۱۴۵,۶۰۰
۲۰%
تومان
صفحه قبل
۱
۲
...
۳۰صفحه بعد