بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب قصه‌های بهرنگ‬‏‫ | طاقچه
کتاب قصه‌های بهرنگ‬‏‫ اثر صمد  بهرنگی

بریده‌هایی از کتاب قصه‌های بهرنگ‬‏‫

نویسنده:صمد بهرنگی
انتشارات:انتشارات نگاه
امتیاز:
۴.۶از ۳۰ رأی
۴٫۶
(۳۰)
آیا کودک غیر از یاد گرفتن نظافت و اطاعت از بزرگان و حرف شنوی از آموزگار (کدام آموزگار؟) و ادب (کدام ادب؟ ادبی که زورمندان و طبقه‌ی غالب و مرفه حامی و مبلغ آن است؟) چیز دیگری لازم ندارد؟ آیا نباید به کودک بگوییم که در مملکت تو هستند بچه‌هایی که رنگ گوشت و حتی پنیر را ماه به ماه و سال به سال نمی‌بینند؟ چرا که عده‌ی قلیلی دلشان می‌خواهد همیشه «غاز سرخ شده در شراب» سر سفره‌شان باشد. آیا نباید به کودک بگوییم که بیشتر از نصف مردم جهان گرسنه‌اند و چرا گرسنه شده‌اند و راه برانداختن گرسنگی چیست؟ آیا نباید درک علمی و درستی از تاریخ و تحول و تکامل اجتماعات انسانی به کودک بدهیم؟ چرا باید بچه‌های شسته و رفته و بی‌لک و پیس و بی‌سر و صدا و مطیع تربیت کنیم؟ مگر قصد داریم بچه‌ها را پشت ویترین مغازه‌های لوکس خرازی فروشی‌های بالای شهر بگذاریم که چنین عروسک‌های شیکی از آنها درست می‌کنیم؟
B.o.o.o.k
«مرگ خیلی آسان می‌تواند الآن به سراغ من بیاید؛ اما من تا می‌توانم زندگی کنم نباید به پیشواز مرگ بروم. البته اگر یک وقت ناچار با مرگ روبه‌رو شوم که می‌شوم، مهم نیست؛ مهم این است زندگی یا مرگ من، چه اثری در زندگی دیگران داشته باشد...»
saharist
دیگر وقت آن گذشته است که ادبیات کودکان را محدود کنیم به تبلیغ و تلقین نصایح خشک و بی برو برگرد، نظافت دست و پا و بدن، اطاعت از پدر و مادر، حرف شنوی از بزرگان، سر و صدا نکردن در حضور مهمان، سحرخیز باش تا کامروا باشی، بخند تا دنیا به رویت بخندد، دستگیری از بینوایان به سبک و سیاق بنگاه‌های خیریه و مسائلی از این قبیل که نتیجه‌ی کلی و نهایی همه‌ی اینها بی‌خبر ماندن کودکان از مسائل بزرگ و حاد و حیاتی محیط زندگی است. چرا باید در حالی که برادر بزرگ دلش برای یک نفس آزاد و یک دم هوای تمیز لک زده، کودک را در پیله‌ای از «خوشبختی و شادی و امید» بی‌اساس خفه کنیم؟ بچه را باید از عوامل امیدوارکننده‌ی الکی و سست‌بنیاد ناامید کرد و بعد امید دگرگونه‌ای برپایه‌ی شناخت واقعیت‌های اجتماعی و مبارزه با آنها را جای آن امید اولی گذاشت.
B.o.o.o.k
بعضیها می‌گویند «هر کتابی به یک بار خواندنش می‌ارزد». این حرف چرند است. در دنیا آنقدر کتاب خوب داریم که عمر ما برای خواندن نصف آنها هم کافی نیست. از میان کتابها باید خوبها را انتخاب کنیم. کتابهایی را انتخاب کنیم که به پرسشهای جوراجور ما جوابهای درست می‌دهند
نسیم رحیمی
هر نوری هر چقدر هم ناچیز باشد، بالاخره روشنایی است
علیرضا
چرا دستگیری از بینوایان را تبلیغ می‌کنیم و هرگز نمی‌گوییم که چگونه آن یکی «بینوا» شد و این یکی «توانگر» که سینه جلو دهد و سهم بسیار ناچیزی از ثروت خود را به آن بابای بینوا بدهد و منت سرش بگذارد که آری من مردی خیر و نیکوکارم و همیشه از آدمهای بیچاره و بدبختی مثل تو دستگیری می‌کنم، البته این هم محض رضای خداست والا تو خودت آدم نیستی.
B.o.o.o.k
هر نوری هر چقدر هم ناچیز باشد، بالاخره روشنایی است
علیرضا
آیا کودک غیر از یاد گرفتن نظافت و اطاعت از بزرگان و حرف شنوی از آموزگار (کدام آموزگار؟) و ادب (کدام ادب؟ ادبی که زورمندان و طبقه‌ی غالب و مرفه حامی و مبلغ آن است؟) چیز دیگری لازم ندارد؟ آیا نباید به کودک بگوییم که در مملکت تو هستند بچه‌هایی که رنگ گوشت و حتی پنیر را ماه به ماه و سال به سال نمی‌بینند؟ چرا که عده‌ی قلیلی دلشان می‌خواهد همیشه «غاز سرخ شده در شراب» سر سفره‌شان باشد. آیا نباید به کودک بگوییم که بیشتر از نصف مردم جهان گرسنه‌اند و چرا گرسنه شده‌اند و راه برانداختن گرسنگی چیست؟
عطیه فلاح
اولدوز گفت: ننه کلاغه، دزدی چرا؟ گناه دارد. ننه کلاغه گفت: بچه نشو جانم. گناه چیست؟ این، گناه است که دزدی نکنم، خودم و بچه‌هام از گرسنگی بمیرند. این، گناه است جانم. این، گناه است که نتوانم شکمم را سیر کنم. این، گناه است که صابون بریزد زیرپا و من گرسنه بمانم. من دیگر آنقدر عمر کرده‌ام که این چیزها را بدانم. این را هم تو بدان که با این نصیحت‌های خشک و خالی نمی‌شود جلوی دزدی را گرفت.
محمدرضا
ماهی سیاه کوچولو گفت: «شما زیادی فکر می‌کنید. همه‌اش که نباید فکر کرد. راه که بیفتیم، ترستان به کلی می‌ریزد».
saharist

حجم

۲۷۷٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۲

تعداد صفحه‌ها

۳۹۱ صفحه

حجم

۲۷۷٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۲

تعداد صفحه‌ها

۳۹۱ صفحه

قیمت:
۸۳,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
۲صفحه بعد