بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب لبخند با یک مغز اضافه (درک فلسفه از طریق طنز) | طاقچه
کتاب لبخند با یک مغز اضافه (درک فلسفه از طریق طنز) اثر دانیل. ام کلاین

بریده‌هایی از کتاب لبخند با یک مغز اضافه (درک فلسفه از طریق طنز)

دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۴از ۲۵ رأی
۴٫۴
(۲۵)
قانون اول فلسفه برای هر فیلسوفی یک فیلسوفِ معادل و مخالف وجود دارد. قانون دوم فلسفه جفت آن‌ها اشتباه فکر می‌کنند.
سپیده
نصیحت من به شما این است که دنبال چرا و چگونه‌ها نروید. فقط تا زمانی که بستنی‌تان آب نشده از آن کمال لذت را ببرید. این فلسفهٔ من است. (تورنتن وایلدر)
کوثر
کشیشی به تیمارستانی رفت و مردی را دید که خیلی آرام و ساکت در گوشه‌ای نشسته. به کنار او آمد و پرسید: "ببخشید دوست عزیز، می‌شه بگی شما رو بابت چی آوردن تیمارستان." مرد پاسخ داد: "حقیقتش من فکر می‌کردم مردم دنیا دیوونه‌اَن و مردم دنیا فکر می‌کردن من دیوونه‌اَم. تعداد اونا بیشتر بود؛ زورشون چربید، من رو فرستادن تیمارستان."
shariaty
آیین هندو: با دیگران رفتاری نداشته باش که دوست نداری با تو داشته باشند. (مهاباراتا) آیین یهود: آنچه مایهٔ بیزاری توست مایهٔ بیزاری همسایهٔ تو نیز هست، پس چنین نکن. (تلمود) آیین زردشت: سرشت آدمی تا آن زمان نیک است که آنچه برای او خوب نیست در حق دیگری روا ندارد. آیین بودا: به دیگران صدمه نزن، همان‌گونه که دوست نداری دیگران به تو صدمه بزنند. (کتاب مقدس تبت) آیین کنفسیوس: با دیگران کاری را نکن که دوست نداری با خودت بکنند. (کنفوسیوس)
پروا
بلیز پاسکال، ریاضیدان و فیلسوف قرن هفدهم فرانسه، معتقد بود که تصمیم در مورد اعتقاد یا عدم اعتقاد به وجود خدا مثل شرکت در شرط‌بندی است و البته برندهٔ از پیش معلوم این شرط‌بندی کسی است که به وجود خدا اعتقاد دارد. چون اگر ما بر اساس اعتقاد به خدا و تعالیمش زندگی کنیم و پس از مرگ متوجه شویم که خدایی وجود ندارد، فقط لذاتِ گذرای حاصل از تجربهٔ هفت گناه کبیره را از دست داده‌ایم، اما از سوی دیگر، اگر مانند یک کافر زندگی کنیم و همهٔ عمرمان صرف عیاشی و لذت بردن از چیزهای خوشمزه‌ای شود که خالقشان مطمئناً شیطان بوده و پس از مرگ بفهمیم که خدا و آن دنیایی هم هست، برای یک ابدیت تمام‌نشدنی سر و کارمان با نیم‌سوزهای دردناک خواهد بود.
Mahdi Ziaei
آبه: یه معما برات دارم، سل. اون چیه که سبزه، آویزون به دیواره، و سوت می‌زنه؟ سل: م‌م ... نمی‌دونم خودت بگو. آبه: معلومه خنگ خدا! مثل روز روشنه که یه شاه‌ماهیه. سل: خنگ خودتی. معمات احمقانه‌ست! ... شاه‌ماهی که سبز نیست! آبه: خُب می‌تونن رنگش کنن. سل: اما شاه‌ماهی رو که آویزون نمی‌کنن به دیوار. آبه: کاری نداره؛ فقط یه میخ و چکش لازم داره. سل: اما ... اما شاه‌ماهی سوت نمی‌زنه! این رو دیگه چی می‌گی؟ آبه: ها ... این دیگه نکتهٔ انحرافی معما بود.
سپیده
دیمیتری: اگه اطلسْ دنیا رو نگه می‌داره، پس چی اطلس رو نگه می‌داره؟ تاسو: اطلس رو پشت یه لاک‌پشت وایساده. دیمیتری: صحیح! ... خُب اون لاک‌پشت رو چی وایساده؟ تاسو: معلومه! یه لاک‌پشت دیگه. دیمیتری: و اون لاک‌پشت دیگه چی؟ تاسو: دیمیتری عزیز، تا اون تهش، تا کف کف کهکشان همین‌جور لاک‌پشت رو لاک‌پشت وایساده.
سپیده
یکی از اعتقادات فلسفی مورد علاقهٔ من این است که مردم فقط در صورتی با شما موافقت می‌کنند که پیش از این تصمیم گرفته باشند موافقت کنند ... هیچ کس نمی‌تواند ذهن مردم را تغییر دهد. (فرانک زاپا)
Anahid
برای مطالعه همه قسمت‌ها لطفا نسخه کامل کتاب را خریداری کنید.
سپیده
آیا خدا وجود دارد؟
محمدرضا

حجم

۱۴۰٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۲۰۰ صفحه

حجم

۱۴۰٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۲۰۰ صفحه

قیمت:
۶۰,۰۰۰
۴۲,۰۰۰
۳۰%
تومان
صفحه قبل
۱
۲
...
۱۲صفحه بعد