بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب مواجهه با مرگ | صفحه ۲ | طاقچه
کتاب مواجهه با مرگ اثر براین مگی

بریده‌هایی از کتاب مواجهه با مرگ

نویسنده:براین مگی
انتشارات:نشر نو
امتیاز:
۳.۹از ۱۰۸ رأی
۳٫۹
(۱۰۸)
یک عقیده کلی که در همه جای دنیا رواج دارد این است که وقتی کسی مدتی در خانه‌ای زندگی کند، به بخشی از خود آن خانه تبدیل می‌شود. در ژاپن، اینکه چه کسی در خانه‌ای زندگی کرده باشد، حتی در قیمت خانه هم تأثیر دارد. قیمت خانه‌ای که اهالی آن زندگی خوشی داشته‌اند، بیشتر از قیمت خانه‌ای است که در آن اتفاقات ناگواری افتاده باشد.
نازنین بنایی
چرا قبول نمی‌کنی که اشخاصی که طرز تفکرشان با تو فرق دارد، ولو اینکه اشتباه کنند، ممکن است مثل تو آدم‌های خوب و شریف و باهوشی باشند؟ چرا قبول نمی‌کنی که حتی با این جور افراد هم می‌توانی دوست باشی؟ چرا همیشه جوری حرف می‌زنی که انگار اینها ذاتاً آدم‌های بدی هستند، سوءنیت دارند، ستیزه‌گرند، زالویند، دیوانه قدرت‌اند، احمق‌اند، دروغگویند؟»
مروارید ابراهیمیان
اگر پایانی وجود نداشته باشد، کلیتی هم وجود ندارد و وقتی کلیتی وجود نداشته باشد، هویتی هم وجود ندارد. اگر نابودنشدنی بودیم، نمی‌توانستیم در مقام فرد انسانی موجودیت داشته باشیم. با این تفاصیل مرگ برایمان اتفاق نیست. بخش لاینفکی از زندگی است. اگر قرار است وجود داشته باشیم، مرگ هم باید باشد. پس مرگ نه تنها بدبیاری نیست -فاجعه‌ای نیست که از بیرون بر ما تحمیل شود و ما را نابود کند- بلکه پیش‌شرط زندگی معنادار است. بنابراین نمی‌توانیم هم توقع داشته باشیم زندگیمان معنایی داشته باشد، هم از مرگ متأسف باشیم. چون تأسف از مرگ یعنی تأسف از موجودیت فردی.
maryam_z
یک عقیده کلی که در همه جای دنیا رواج دارد این است که وقتی کسی مدتی در خانه‌ای زندگی کند، به بخشی از خود آن خانه تبدیل می‌شود. در ژاپن، اینکه چه کسی در خانه‌ای زندگی کرده باشد، حتی در قیمت خانه هم تأثیر دارد. قیمت خانه‌ای که اهالی آن زندگی خوشی داشته‌اند، بیشتر از قیمت خانه‌ای است که در آن اتفاقات ناگواری افتاده باشد. اگر قیمت خانه‌ها در انگلستان هم به همی
پویا پانا
خودکشی تن دادن به شکست دربرابر مرگ نیست. تن دادن به شکست در برابر زندگی است.
محمدحسین
آدمی که دو کلمه فلسفه خوانده تمایلات آتئیستی پیدا می‌کند، ولی آدمی که فلسفه را با عمق بیشتری خوانده باشد، تمایلات دینی پیدا می‌کند.
محمدحسین
فروید از توهم بیزار بود. به نظرش آدم عاقل و بالغ نباید توهم داشته باشد. تنها چیزی که تو این دنیا ارزش دارد، این است که آدم دنبال حقیقت باشد و سعی کند در پرتو حقیقت زندگی کند، و چون اعتقادی به خدا و زندگی پس از مرگ هم نداشت، آدم بدبینی شده بود. رواقی شده بود. معتقد بود وضع بشر فاجعه است. ولی یونگ، برعکس. معتقد بود مهم‌ترین چیز برای بشر این است که از زندگی لذت ببرد. شادمانی و تندرستی و خشنودی. بنابراین فروید در مواجهه با اعتقادات دینی یا هر قسم اعتقادات دیگری از این قبیل، اولین سؤالش این بود که: اینها حقیقت دارد؟ چون اگر حقیقت ندارد، باید بیندازمشان دور. ولی یونگ می‌پرسید: آیا اینها کیفیت زندگی مرا بهتر می‌کند؟ باعث می‌شود عملکرد انسانی بهتری داشته باشم؟ با دنیای اطراف خودم سازگاری بیشتری داشته باشم؟ از ترس و دلهره و اضطراب نجات پیدا کنم؟ اگر جواب مثبت است، پس بهتر است اینها را داشته باشم. حالا عقیده من این است: بیشتر آدم‌ها در جوانی فرویدی هستند. ولی بعد که پا به سن می‌گذارند، یونگی می‌شوند.
Outlander1393
مرگ فقط برای جان نیست. برای من هم هست. برای همه هست. وقت زیادی نداریم. هیچ‌کس وقت زیادی ندارد. وقتمان محدود است. چه از این وقت استفاده کنیم، چه استفاده نکنیم، بالأخره تمام می‌شود. من تا حالا وقتم را تلف کرده‌ام. از حالا می‌خواهم زندگی کنم. از هر لحظه وقتم استفاده کنم.»
maryam_z
زندگی انگلیسی‌ها پر از افاده است.
پویا پانا
«الآن دوست داری ما چه‌کار کنیم؟ منظورم از ما خود ما دو نفر است.» «چه‌کار می‌توانیم بکنیم؟ تنها کاری که می‌توانیم بکنیم این است که روزهای باقیمانده را زندگی کنیم... یعنی همین کاری که تا حالا کرده‌ایم.» «باید از این روزهای باقیمانده حداکثر استفاده را بکنیم.» «همیشه باید از روزهای باقیمانده حداکثر استفاده را می‌کردیم... این کار درستی نیست که آدم با اطلاع از تاریخ مرگش روش زندگی‌اش را عوض کند...»
Ahmad

حجم

۸۲۶٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۵۹۹ صفحه

حجم

۸۲۶٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۵۹۹ صفحه

قیمت:
۲۱۶,۰۰۰
تومان