بریده‌هایی از کتاب جهان هستی هوایت را دارد

داستان کارلا به ما یادآوری می‌کند هنگامی که در برابر قدرت جهان هستی تسلیم می‌شویم، به سوی نیازمان هدایت شده‌ایم. لحظه‌ای که او دعای سنت فرانسیس را خواند، همان لحظه‌ای بود که دست از اتکا بر قدرت خودش برداشت و ناخودآگاه از جهان هستی درخواست کمک کرد.

لحظه‌ای که تصمیم می‌گیرید از حضور مهرآمیز جهان هستی جدا شوید چشمتان را بر امنیت، آسایش خاطر و هدایت آشکار پیش رویتان می‌بندید و لحظه‌ای که دوباره با عشق متحد می‌شوید و از تکیه بر قدرت خودتان دست می‌کشید، راهنمایی آشکار ظاهر می‌شود. حضور عشق همیشه ترس را دور می‌کند.

او مرا روی تشکچهٔ مراقبه نشاند، و گفت: "راه رهایی این است."

اظهارنامهٔ من این است: می‌دانم که جهان هستی میدان انرژی همیشه‌حاضر عشق است. می‌دانم که از طریق افکار، رفتار و باورهایم به انرژی عشق متصلم و حمایت و راهنمایی بی‌پایان دریافت می‌کنم. می‌دانم که می‌توانم واقعیتم را به کمک حضور مهرآمیزم بسازم، با شادی زندگی کنم و نور بگسترانم

هماهنگی، راهنمایی، شفا و فراوانی همواره و در هر زمانی در دسترس ما هستند. تنها کاری که باید انجام دهیم، هم‌بسامدشدن با انرژی جهان هستی است تا بتوانیم همراه با انرژی حمایتگر و محبت‌آمیز تداوم پیدا کنیم. اگر با این انرژی متحد باشیم، زندگی به رؤیایی شاد تبدیل می‌شود.

ما نباید در جست‌وجوی معنای عشق باشیم، بلکه باید تمام موانعی را که بر سر راه عشق وجود دارند از میان برداریم