تاریخ پُر است از گلولههایی که خودشان هم نمیخواهند برسند به تنِ کسی
کاربر 2910048
و تاریخ پُر است از رؤیاپردازانی که کسی جدیشان نمیگیرد و بعد آنهایند که دیگران را جدی نخواهند گرفت.
MisSSis
سیاوش سهتیغ میکرد و زیرلب گوگوش میخواند و گاهی اوقات هم عارف. آمده بود بجنگد چون فکر میکرد باید بجنگد و اگر نجنگد هیچوقت خودش را نخواهد بخشید.
farez
تاریخ پُر است از این لحظهها، آدمهایی که میخواهند ناگهان کار را یکسره کنند و بروند گوشهای و آنقدر زندگی کنند که جوانی بشود خاطرهای دور. خیلی دور...
آلوین (هاجیك) ツ
تاریخ پُر است از زنانی که دور از چشم دیگران کاری میکنند تا ردِ عشقشان محو و گم شود.
ati
حجلهها را معمولاً هفتروزه اجاره میکردند و گاهی چهلروزه. مشتری زیاد بود. فقط شهیدان نبودند. جوانهایی که با موتور تصادف کرده بودند، با ماشین، با کامیون یا در سد غرق شده بودند.
farez
ناصر برای اولینبار از مریم بهصراحت شنیده بود که دوستش دارد. و حالا حاضر بود هر کاری بکند. تاریخ پُر است از مردان جوانی که وقتی میفهمند دوست داشته شدهاند حاضرند دست به هر کاری بزنند، حتی آتش زدنِ یک صومعهٔ قدیمی یا حمله به یک دژِ مقاوم در یکی از نبردهای صلیبی...
مهدی
تاریخ پُر است از مردانی که زنی را نگاه میکنند، از او عکس میگیرند و آه میکشند برایش و زن در غروبی که سایه انداخته بر کوچهٔ سنگفرش، برمیگردد و نگاهشان تلاقی میکند و چیزی اتفاق میافتد در جهان...
بیتا
«گاهی مصیبت اونقدر زیاد میشه که بازموندهٔ بدبخت فرصتِ مُردن و دق کردن هم گیرش نمیآد. مخصوصاً اگه جوون از دست داده باشه و بعضی اوقات جای همهٔ عمرِ جوونش هم باید زندگی کنه.»
fatemeh
سیاوش سهتیغ میکرد و زیرلب گوگوش میخواند و گاهی اوقات هم عارف. آمده بود بجنگد چون فکر میکرد باید بجنگد و اگر نجنگد هیچوقت خودش را نخواهد بخشید.
پرویز