بریدههایی از کتاب ابوالمشاغل (داستان یک زندگی، جلد دوم)
۴٫۲
(۷۸)
من، مطالعه در زمینهٔ کارگردانی را آغاز کردم و محمودْ تحقیق در مورد اصول تهیه و تدارک فیلم را؛ و مشترکاً تفکّری جدّی را در باب اینکه چگونه در چنین فضای دردآورِ سراسر فساد، میتوان سینمایی داشت که طهارتِ محض باشد و حضور در آن، عبادتِ محض.
M.M. SAFI
بسیاری از آدمها را دیدهام که میکوشند عقاید خود، باورهای خود، نظرات خود، منش و روش خود را به رفیق و همراه و همسفر خود تحمیل کنند، و زمانی که به تمامی از عهدهٔ این کار بزرگ برآمدند، از این همسفر بیزار میشوند؛ چرا که سایهٔ کمرنگ و بیخاصیّتِ خود را همسفر خود میبینند؛ نوکری فروتن را، بردهیی مطیع را، بدبختی توسریخورده را… و چنین کسی، به کارِ دوستی نمیآید.
M.M. SAFI
هرگز شبیهِ هم نشدیم. این رازِ بزرگ و محور اساسی دوستی ما بود. یکی در دیگری مستحیل نشد. یکی نسخهٔ بدل دیگری نشد. و یکی نکوشید که در راهِ تکدّی دوستی، خویشتنِ خویش فرو بگذارد…
M.M. SAFI
به رؤیا رفتن، حرارت دادنِ دستهای یخزدهٔ آرزوهاست. اگر یخها آب شود و دستها را به کار نگیری، فلج خواهی شد__ برای همیشه.
hodabedi
کسی که به رؤیا میرود و تَهیْدست باز میگردد، بدون نیروی تازه و ارادهٔ صیقلیافته، یک بیمار روانیست و خطرناکْ برای آیندهٔ انسان
hodabedi
وطن، تا زمانی که یک مجهول باشد، دفاع از آن هم، دوست داشتنِ آن هم، امریست مجهول، فانتزی، ذهنی، و بیش از اینْ در مخاطره. دین هم همینطور است. آرمان و عقیده و مکتب هم همینطور است. تو فقط از چیزی که بهخوبی و بهدرستی بشناسی میتوانی بهخوبی و بهدرستی دفاع کنی.
سينا
ابوالمشاغل میگوید: حرفِ درست، حرفیست که همزمان با عمل باشد و همراهی عمل، نه مقُدمهٔ آن.
سينا
مشروبخوری، مطلقاً ممنوع! مصرف تریاک و حشیش و شیره و بَنگْدانه، و ال_ اس_ دی و هرویین و مُرفین و کوکایین و هر نوع مُخدّرِ شناخته شده و یا ناشناس ماندهٔ دیگر، مطلقاً ممنوع! ورقبازی و هر نوع قمارِ یک نفره، دو نفره، چند نفره، به هر شکل و اسم، و حتیٰ بدون شکل و اسم، مطلقاً ممنوع! عبور آقایان محترم __ به هر دلیل__ از مقابل اردوگاهِ بانوان، و بالعکس، مطلقاً ممنوع! پوشیدن لباسهای آستین کوتاه یا هر جای دیگرْ کوتاه، و نیز بازبودنِ دگمههای بالای یقه، برای آقایان و بانوان محترم، مطلقاً ممنوع! گپزدنهای دو نفرهٔ آقایان و بانوان محترم، جدای از جمع و بیرونِ «سالنِ گفتوگو» یا محلّ تمرین و سر صحنه، مطلقاً ممنوع! معاشرتِ حتیٰ زن و شوهرها، پدر و دخترها در داخل اردوگاه، مطلقاً ممنوع! بیرون رفتنِ آقایان و بانوانِ محترم از محوّطهٔ اردوگاه، بدون اجازه و حضور نمایندهٔ اردوگاه، مطلقاً ممنوع! گفتنِ هر نوع لطیفه، مَثَل و مَتَل که توهین یا بیاحترامی نسبت به مَردم یکی از بخشهای وطن تلقّی شود، مطلقاً ممنوع! و بالاخره، چهار صفحهٔ قطعِ بزرگ، «مطلقاً ممنوع»، بخش عمدهٔ آییننامهٔ داخلی اردوگاه ما را میساخت.
سينا
کجا شد آن جوانکِ سراپا جوشش و شتاب و عشق و شوق و التهاب، که شورِ به حکومتْ رساندنْ داشت نه به حکومت رسیدن، شورِ انقلاب داشت نه رهبری انقلاب، شور نوشتن برای انقلاب داشت نه نویسندهٔ والامقام انقلابْ بودن، و شورِ قلم در خونِ خویش فروبردن داشت و با خون خویش نوشتن، و فریادی از اعماقْ برکشیدن، که منم، پارهیی از وطن، ذرهیی از وطن، جملهیی از وطن، مصرعی از وطن، آوازی از دوردستِ کوهستانهای رفیع وطن، و از اعماقِ تاریک و عطرآگینِ جنگلهای انبوهِ وطن، و از میانِ امواج خروشانِ دریاهای وطن…
M.M. SAFI
حجم
۴۷۳٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۶۵
تعداد صفحهها
۲۱۸ صفحه
حجم
۴۷۳٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۶۵
تعداد صفحهها
۲۱۸ صفحه
قیمت:
۸۲,۵۰۰
۴۱,۲۵۰۵۰%
تومان