تا زمانی که دربند کینههایش است، همواره به بیراهه خواهد رفت
Harmony
دروغ نگویید. کسی که دروغ میگوید و دروغهایش را هم باور میکند، دیگر هرگز نمیتواند حقیقت را دریابد، نه در خودش و نه در اطرافیانش، درنتیجه هم حرمت خودش را ازبین میبرد و هم حرمت دیگران را. وقتی کسی رعایت حرمت خودش و دیگران را نکند، دیگر کسی را دوست نخواهد داشت و در نبودن عشق، موقعی که میخواهد خود را سرگرم کند، به شهوت و گناه رو میآورد. آنوقت در فساد و تباهی، حالتی حیوانی پیدا میکند و همهٔ اینها از دروغ گفتن به خود و به دیگران ناشی میشود. کسی که حتی به خودش هم دروغ میگوید، اولین کسی است که به خودش توهین میکند.
Hami
بهیاد داشته باش که خداوند خیلی بیشتر از آنچه بتوانی تصورش را بکنی، تو را دوست دارد؛
Book
اگر آدم زیادی بداند، زود پیر میشود.
نَــسـی
مردم از سقوط و بیآبرویی آدمهای شرافتمند لذت میبرند.
مریم صادقی
راهبان عزیز، چرا روزه میگیرید؟ چرا از خدا چشمداشت پاداشی دارید؟ برای چنین پاداشی، من هم حاضرم روزه بگیرم. نه، راهب مقدس، در زندگی باتقوا باش! چرا خودت را در صومعه، جایی که ناهار و شامت حاضر و روبهراه است زندانی میکنی و درون اجتماع نمیروی تا برایشان مفید واقع شوی، بدون اینکه انتظار پاداشی را داشته باشی؟ دراینصورت انجام وظیفه دشوارتر خواهد شد. من هم، پدر روحانی سرپرست صومعه، میتوانم از این حرفها بزنم.
penelope
«در حقیقت، در حقیقت این را به شما میگویم:
اگر دانهٔ گندمی که روی زمین افتاده نمیرد، تنها میماند، ولی اگر بمیرد محصول فراوانی خواهد داد».
کاربر ۲۳۴۷۷۸
انسان در این دنیا باید بسیار رنج بکشد
رَقصنده با گُرگ
در گذشته موقعی که در مسکو بود، در زمان کودکی لیز، دوست داشت برود سری به او بزند و گاهی دربارهٔ آنچه برایش پیش آمده بود، یا درمورد آنچه خوانده بود، یا خاطرات دوران کودکیاش با او صحبت کند. گاهی هم هردو با هم در خواب و خیالها غوطهور میشدند و داستانهایی واقعی که بیشتر وقتها بامزه و شاد بود، از خودشان میساختند. حالا هم انگار هردو به ناگهان به مسکو و به دو سال پیش برگشته بودند.
آسمان
عاشقشدن معنیاش دوستداشتن نیست
رَقصنده با گُرگ