بریدههایی از کتاب دو امام مجاهد
۴٫۶
(۱۳۸)
امام مجتبیٰ که لشکریان پیرو خود را جمع میکند و برای جنگ عدّهای را به «مَسکِن» میفرستد و عدّهای را با خود به مدائن میبرد، و برای سپاه خطبه میخواند و آنها را بر جنگ تحریض میکند
افرا
ما اگر خودمان را پیرو حسین میدانیم، باید بدانیم که حسین چه کرد؛ بعد از آنکه دانستیم چه کرد، درصدد برآییم که تشیّع خود و پیروی خود را نسبت به آن بزرگوار ثابت کنیم؛ معنای شیعه بودن این است؛ معنای ولایت این است؛ معنای توسّل به حسینبنعلی این است و اثرش همین است. ما اگرچنانچه حسینبنعلی (صلواتاللهعلیه) را و برادرش را و پدرش را و فرزندان معصومش را امام میدانیم، باید راز عمل و زندگی و قیام و قعود و حرکت و سکون اینها را بدانیم؛ باید بفهمیم که اینها چرا حرکت کردند. برای خاطر اینکه همچنانکه روایت امام صادق و حسینبنعلی (علیهالسّلام) و دیگر ائمّه برای ما حجّت است، عمل آنها هم برای ما حجّت است.
مادربزرگ علی💝
در طول دو سالی که میان صلح حدیبیّه در سال ششم و فتح مکّه در سال هشتم واقع شد، عدّهٔ مسلمانها برابر بود با دو مقابلِ تمام مسلمانهایی که از اوّل بعثت تا آن روز مسلمان شده بودند؛ در ظرف دو سال، به برکت صلح؛ یک صلح بسیار پُرمنفعتی. و خلاصهٔ کلام در این صلح همانی (است) که عرض کردم که خدا دربارهٔ این صلح میگوید: «إنّا فتحنا لک فتحًا مبینًا.»
mohamad.kamali
مسئلهٔ پایبند بودن به اصول یک مسئلهای است که از تمام مصالح موسمی بالاتر است. معنی ندارد آن کسی که معتقد به توحید است، بهعنوان شیوهٔ کار و بهعنوان تاکتیک کار، حتّی یک مورد یک عمل شرکآلود و شرکآمیز را (قرار بدهد)
mohamad.kamali
اگر صلح امام حسن نبود، واقعهٔ کربلا هم نبود، و اگر واقعهٔ کربلا نبود، تمام انقلابهایی که امروز ما سراغ داریم، بهحسب ظاهر موازین تاریخی وقوع پیدا نمیکرد و خدا میداند دنیا به چه شکلی بود؛ و این مطلبی است که امروز باید به آن برسیم انشاءالله.
افرا
خیلیها که مسلمان نیستند و قرآن را به کتاب آسمانی بودن و بالطّبع حسینبنعلی را هم به امامت و پیشوایی قبول ندارند، بر حسینبنعلی میگریند. پس این گریه کردن یک چیزی نیست که بتواند ما را بهعنوان پیرو حسین مشخّص و ممتاز (کند). ما اگر خودمان را پیرو حسین میدانیم، باید بدانیم که حسین چه کرد
سارا
از این روایات، این را به دست میآوریم که تکلیف حسینبنعلی (علیهالسّلام) معیّن و مقرّر شده است که جهاد کند و قیام کند و با دشمنان دین بجنگد، امّا این به معنای این نیست که این تکلیفی اختصاصی باشد. اگر آن شرایطی که در زمان حسینبنعلی (صلواتاللهعلیه) به وجود آمد، در زمان امام عسکری هم به وجود میآمد، شهید واقعه، امام عسکری بود؛ عقیدهٔ ما این است. (اگر) کسی اینجور معتقد نباشد، شیعهٔ درست و حسابی نیست. ما بین امام حسن و امام حسین و امام سجّاد و امام علیالنّقی و امام عسکری (صلوات الله علیهم) هیچ فرقی قائل نیستیم؛ ما معتقدیم که هر کدام آنچه عمل کردهاند، برطبق وظیفه و تکلیف الهی و اسلامی و قرآنی خود عمل کردهاند و هر کدام دیگر جای این عامل میبودند، عیناً مثل او عمل میکردند. عقیدهٔ ما این است که اگر امام حسین به جای امام حسن بود، حتماً صلح میکرد؛ اگر امام حسن در دوران امام حسین بود، حتماً شهید حادثهٔ کربلا بود. ما کار امام حسن و امام حسین را دو کار مغایر نمیدانیم. شیعهٔ جاهل باید بداند که استناد به کار امام حسن بهعنوان نقطهٔ مقابل کار امام حسین، هم توهین به امام حسن است، هم توهین به امام حسین.
مادربزرگ علی💝
در آن مهلکهٔ عجیب، این اماننامه به دست اباالفضل العبّاس رسید.
آمد بیرون و گفت خدا لعنت کند تو را و اماننامهات را؛ آن اماندهنده و امان را خدا از رحمت خود دور کند. فرزند پیغمبر، با این رسالت عظیم، با این مسئولیّت بزرگ، ما را در بوتهٔ امتحان قرار داده، حالا او را تنها بگذاریم و بیاییم به امان تو سر ببَریم! به او نمیگفتند بیا داخل لشکر ما، میگفتند تو آزادی، بیا برو؛ برو خانهات و راحت زندگی بکن؛ با تو کاری نداریم
غمگسار
امام به اشاره میگوید که «علّة مصالحتی لمعاویة علّة مصالحة رسول الله لبنی ضمرة»؛ همان علّتی که موجب شد پیغمبر با کفّار قریش و کفّار مکّه در سال ششم از هجرت عقد صلح _ با همین کلمهٔ صلح _ ببندد و با آنها مصالحه کند، همان علّت موجب شد که من عین همان قرارداد را با معاویه ببندم.
کتابخوان
خودش فرمود:
الموت خیرٌ من رکوب العار
و العار اولیٰ من دخول النّار.
درست است که مرگ آسانتر از آن است که انسان عار و ننگ را بپذیرد، امّا عار و ننگ خیلی آسانتر از آن است که انسان خود را دستخوش عذاب خدا بکند. برای حسین، مسئلهٔ تکلیف شرعی و تکلیف اسلامی مطرح است؛ عمل و مسئولیّتی از ناحیهٔ مسلمان بودن برای حسین مطرح است و این است که حسین را از جا میکَند و این است که او را از مدینه با شوق تمام به مکّه و از آنجا به کوفه میکشاند و این احساس مسئولیّت است که حسینبنعلی، سختترین و غیرقابل تحمّلترین مصیبتها را تحمّل میکند _ که پریشب گفتم وقتیکه خون گلوی حضرت ششماههاش، آن بچّهٔ کوچک بیزبانش را میگرفت و به آسمان میافشاند، میگفت چون خدا میبیند آسان است _ مسئله این است که حسین میخواهد تکلیف شرعیاش را انجام بدهد؛ مسئلهٔ غیرتمندی نیست.
مادربزرگ علی💝
حجم
۲۸۸٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۳۳۱ صفحه
حجم
۲۸۸٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۳۳۱ صفحه
قیمت:
۳۰,۰۰۰
تومان