هرکسی، خودش وسعت رنجی را که میبَرَد میداند و همینطور از میزان پوچی زندگیاش باخبر است.
Aisan
ولکن این افکار رو که تموم مدت مزاحمی و آدمای دوروبرت رو اذیت میکنی. اگه مردم از تو خوششون نیاد، خوب میتونن بهت بگن و اگه جرئت این کار رو ندارن، مشکل از خودشونه
MahShid Pourhosein
ورونیکا گفت: "بههمینخاطر گریه میکردم. وقتی قرصا رو خوردم، قصد داشتم کسی رو بکشم که ازش بدم میاومد، نمیدونستم که توی وجودم ورونیکاهای دیگهای هم زندگی میکنن؛ ورونیکاهایی که میتونستم عاشقشون باشم."
mary
زندگی کن! اگه زندگی کنی، خداوند هم با تو زندگی میکنه. اگه حاضر نباشی در راه خداوند خطر کنی، اون هم از تو دور میشه و به همون بهشتهای دوردست عقبنشینی میکنه و فقط تبدیل میشه به موضوعی برای بحثهای فلسفی.
مهسا
اگه زودتر متوجه میشدم، میفهمیدم که دلیل اینکه تموم روزای زندگیم مثل هم هستن اینه که خودم میخواستم اونطور باشن، شاید..."
شب
هرکسی که توی دنیای خودش زندگی میکنه دیوونهس؛
Gloria
درواقع، هرچیزی که توی زندگی ما اتفاق میافته، مقصرش خودمونیم، فقط خودمون.
mahtab
انگار هر چقدر امکانات شادی برای مردم بیشتره، اونا غمگینترن
ساکنِ ماه🌙
از بسیاری از رؤیاهایش چشمپوشی کرده بود تا شاید والدینش او را همانطور، مثل زمان کودکیاش، دوست بدارند
⋆sama⋆
از پرستار که سرش را از روی کتاب برداشته بود و بهدقت حرکات او را زیر نظر داشت پرسید: "مگه اینجا زندونه؟"
ــ نه، تیمارستانه.
ــ اما من که دیوونه نیستم.
پرستار خندهای کرد و گفت: "اینجا همه همین رو میگن."
یک مشکل لاینحل، sky