بریدههایی از کتاب فلسفه برای زندگی و دیگر موقعیتهای حساس
نویسنده:جولز اونز
مترجم:فاطمه حسینی سارانی
ویراستار:پوریا محمودی، محسن فرهمند
انتشارات:انتشارات میلکان
امتیاز:
۳.۸از ۳۶ رأی
۳٫۸
(۳۶)
ممکن است چیزی که برایمان اتفاق میافتد تقصیر ما نباشد، ولی اینکه چگونه به آن فکر میکنیم، برعهدهٔ خودمان است.
امیرحسین
اگر عقلتان را به کار ببرید تا بر وابستگی یا بیزاریِ ناشی از شرایط بیرونی غلبه کنید، میتوانید در هر وضعیتی آرام بمانید؛ حتی اگر کشورتان اشغال شده باشد و ستمگری در حال شکنجهتان باشد، این کار ممکن است.
امیرحسین
فرد مبتلا به اضطراب اجتماعی نگران این است که باقی مردم چطور دربارهاش فکر میکنند. چنین فردی عصبی، بدگمان، خشمگین و درمانده میشود و همهٔ اینها برای این است که تمرکزش را کاملاً روی نظر مردم میگذارد؛ روی چیزی تمرکز میکند که از کنترلش خارج است.
امیرحسین
تابآوری و سلامت روانی از این برمیآید که در یک موقعیت روی چیزی تمرکز کنیم که در کنترل و اختیار ماست، بدون اینکه خودمان را بر سر چیزی که در کنترلمان نیست به دیوانگی بکشانیم.
امیرحسین
جای تأمل دارد که امروزه چه زندگیِ پرنعمتی داریم و باوجوداین هیچوقت دست از شکایت برنمیداریم.
امیرحسین
بهتر است غذا را بهچشم مواد مغذی برای نیروگرفتن ببینید؛ به آن از زاویهای غیراحساسی نگاه کنید. چرا غذا میخوریم؟ بهدلیل نیاز بدن غذا میخوریم. این کاری ضروری است، ولی هنگامیکه از آن بیش از اندازه لذت میبرید، این خطر وجود دارد که اجازه دهید شما را کنترل کند.
امیرحسین
«آشفتگی انسانها از اتفاقات نیست، بلکه از نظرشان دربارهٔ آن اتفاقات برمیآید.
maryam
فهمیدم کارکرد دانشگاه بیشتر به کارخانه شبیه است: کارت ورودمان را میزدیم، مقالهمان را تحویل میدادیم، کارت خروج را میزدیم و بعد به حال خود رها میشدیم. به نظر میرسید برای بهزیستی یا اینکه دانشجویانِ دورهٔ کارشناسی تکاملِ شخصیتیِ بیشتری پیدا کنند، دغدغهٔ سازمانیِ کمی وجود داشت. (۱) همینطور دانشجویان نیز امید چندانی نداشتند که آنچه خواندهاند ممکن است واقعاً در زندگیشان کاربردی باشد، چه برسد به اینکه بتواند جامعه را بهبود دهد.
Ray
سنکا مینویسد باید هر روز از روحمان بخواهیم «شرحی از خود به ما بدهد.
امیرحسین
روزی وقتی آنا هفتونیمساله بود، تنها دو سال بعد از آغاز درمان، به دیدن بیل آمد و آماده بود که دربارهٔ آن تجربه و دیدگاهش دربارهٔ آن حرف بزند. بیل میگوید:
ایده این است که به بچه راهکارهایی را آموزش بدهیم که بتواند در وضعیت زندگیِ واقعی آنرا به کار ببرد؛ برای همین، به کنترل بهعنوان یک راهکار نگاه کردیم. به او گفتم: «وقتی به اقیانوس نگاه میکنی و میبینی امواج به ساحل برخورد میکنن، میتونی بهشون بگی دست از این کار بردارن؟» آنا گفت: «نه، هیچکس نمیتونه موجها رو متوقف کنه.» «این چطور؟ اگه تو یه گردش باشی و بارون بگیره، میتونی جلوی بارون رو بگیری؟» «نه. چرا ازم سؤالهای احمقانه میپرسی؟» «خب، میتونی تصمیم بگیری برای مدرسه چی بپوشی؟» «آره، گاهی.» «میتونی انتخاب کنی چه برنامهٔ تلویزیونیای رو نگاه کنی؟» «آره، گاهی.» «میتونی تصمیم بگیری چی نقاشی کنی یا درمورد چی بنویسی؟» «آره، معمولاً.» «و اینکه درمورد چی فکر کنی؟» «آره، معمولاً.»
امیرحسین
حجم
۳۸۸٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۰۴ صفحه
حجم
۳۸۸٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۰۴ صفحه
قیمت:
۵۹,۰۰۰
۲۹,۵۰۰۵۰%
تومان