بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب انجیل به روایت جلیل | طاقچه
کتاب انجیل به روایت جلیل اثر جلیل صفربیگی

بریده‌هایی از کتاب انجیل به روایت جلیل

امتیاز:
۳.۲از ۵ رأی
۳٫۲
(۵)
امسال بهار بی تو یعنی پاییز
پناه
از دست زمانه تیر باید بخوری دائم غم ناگزیر باید بخوری صد مرتبه گفتم عاشقی کار تو نیست بچه! تو هنوز شیر باید بخوری
امیری حسین
یک عمر فقط کهنه و نو شد دل من در بین زباله ها ولو شد دل من له گشت به زیر پایتان، رهگذران! در شهر شما پیاده‌رو شد دل من
پناه
بیهوده در اضطراب ماندیم همه در تاب و تب و عذاب ماندیم همه این ساعت زنگ‌خورده هم زنگ نزد عشق آمد و رفت و خواب ماندیم همه
مادربزرگ علی💝
یک بار نه صد بار نه هر بار نفهمید انگار نه انگار... نه! انگار نفهمید فریاد زدم داد زدم دوستتان دا... یک عمر به در گفتم و دیوار نفهمید
مادربزرگ علی💝
امروز بیا چکامه‌ات را بنویس با دست خودت ادامه‌ات را بنویس حالا بلدم چطور بازی بکنم ای عشق! تو فیلم‌نامه‌ات را بنویس
امیری حسین
انگار که در سرم تکاپویی هست آشفتگی و شور و هیاهویی هست چندی است که سخت از خودم می‌ترسم در جیب کتم همیشه چاقویی هست
امیری حسین
یک بار نه صد بار نه هر بار نفهمید انگار نه انگار... نه! انگار نفهمید فریاد زدم داد زدم دوستتان دا... یک عمر به در گفتم و دیوار نفهمید
امیری حسین
دارم خفه می‌شوم در این تنهایی لطفاً کمی آغوش برایم بفرست
یك رهگذر
مصراع نخست: من تو را می‌بوسم در مصرع بعد هم تو را می‌بوسم
یك رهگذر

حجم

۷٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۱

تعداد صفحه‌ها

۶۴ صفحه

حجم

۷٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۱

تعداد صفحه‌ها

۶۴ صفحه

قیمت:
۸,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
۲صفحه بعد