بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب کمدی‌های کیهانی | طاقچه
کتاب کمدی‌های کیهانی اثر ایتالو کالوینو

بریده‌هایی از کتاب کمدی‌های کیهانی

انتشارات:نشر چشمه
امتیاز:
۳.۳از ۲۳ رأی
۳٫۳
(۲۳)
متوجه شدم اون در عین مسخرگی غمگین‌ترین موجود دنیاست
Mohammad
چه می‌توانستم بکنم؟ بی‌فایده بود همین‌طور خودم را با گذشته اذیت کنم؛ هر چه شده بود گذشته بود؛ باید مطمئن می‌شدم آینده بهتر از این می‌شود.
Mohammad
پرسید «تو کی هستی؟» من گفتم «هیچ‌کس
Mohammad
هر شب با تلسکوپم به اطراف نگاه می‌کردم. پس از دو شب متوجه شدم روی کهکشانی با فاصلهٔ صد میلیون سال و یک روز نوری هم یک تابلو عَلَم کرده‌اند که «دیدمت». شکی نبود که آن‌ها همه به همان زمان اشاره می‌کردند. چیزی که من همیشه سعی کرده بودم پنهانش کنم نه‌تنها در یک صورت فلکی، که در یکی دیگر در منطقهٔ کاملاً متفاوتی از فضا دیده شده بود. و بقیه هم بودند: در شب‌های بعد باز هم تابلوهای «دیدمت» را دیدم که هر کدام در صور فلکی متفاوتی عَلَم شده بودند. از محاسبهٔ سال‌های نوری مشخص شد که لحظه‌ای که من را دیده‌اند دقیقاً یک لحظه بوده.
ایران
فقط یک چیز را نتوانستم پیش‌بینی کنم: چشم‌هایی که در نهایت باز شدند تا ما را ببینند نه به ما، بلکه به دیگران تعلق داشتند.
منصوره جعفری
و صدای چنگش دلنشین و سوزناک بود، آن‌قدر دلنشین و سوزناک که نمی‌شد تاب آورد، و مجبور می‌شدیم جیغ‌های بلندی بکشیم، البته نه برای همراهی با موسیقی، بلکه برای گوش ندادن به آن.
ایران
مامان‌بزرگ Bb’b، که هنوز به عادات دوران گذشته‌اش چسبیده بود، همیشه کارهای خجالت‌آوری انجام می‌داد: مثلاً همچنان بر این اعتقاد بود که کافی است زباله را هر جایی ریخت تا در دوردست رقیق و ناپدید شود. توی مغزش نمی‌رفت که فرآیند چگال شدن مدتی است آغاز شده، و در نتیجه کثافت روی ذرات جمع می‌شد و دیگر نمی‌توانستیم از شرش خلاص شویم
roham.soltani
من عاشق او بودم و او عاشق من، و بیش از این از زندگی چه می‌خواستم؟
سلیمان
عناصر که شکل گرفتند، شروع کردیم صاف کردن شرط‌هامان با اتم‌های عناصر کمیاب‌تر، و این‌جا بود که من اشتباه کردم. فهمیده بودم کمیاب‌ترین‌شان تکنوتیوم است؛ بنابراین شروع کردم سر تکنوتیوم شرط بستن و بُردن و احتکار کردن. پیش‌بینی نکرده بودم که این عنصر ناپایدار است و به تشعشع تجزیه می‌شود. یک‌دفعه مجبور شدم دوباره از صفر شروع کنم.
ایران
رویم اسم گذاشتند «زشته»، به خاطر این‌که با آن‌ها فرق داشتم و نه به دلیل دیگری.
Narvan

حجم

۱۵۵٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۴۹ صفحه

حجم

۱۵۵٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۴۹ صفحه

قیمت:
۴۳,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
۲
...
۶صفحه بعد