بیراه نیست میگویند جهان فقط و فقط آدم غمگین میپرورد.
~نگار
زندگی گروهی از نشدنهاست.
Hanieh Sadat Shobeiri
دیگر مجرم نبودم، مجنون بودم. نه، دیوانه نه. هرگز دیوانه نبودهام. حتی یک لحظه. خودم میدانم، میگویند بیشتر دیوانهها همین را میگویند.
میگویند دیوار اینجا مرز هنجار و دیوانگیست.
بابونه
هرچه بیشتر فکرش را میکنم کمتر دستگیرم میشود. هرآنچه هست نکبت و عذاب این اندیشه است که تنها منام که با دیگران فرق دارم. گفتوگو برایم میسر نبود. از چه باید میگفتم؟ چطور میگفتم؟ نمیدانم.
NeginJr
شکوه را نزد آدمیزاد بردن مهمل است.
کاربر ۴۲۱۷۵۰۱
پیش خودم میگفتم تا وقتی میتوانم آنها را بخندانم همه چیز خوب است. اگر خوب کارم را انجام بدهم شاید پایشان را از کفشم بیرون بکشند و برایشان مهم نباشد که ازشان فاصله گرفتهام.
کاربر ۴۲۱۷۵۰۱
شاید مرام را کمتر برای زنان بهکار ببرند ولی تجربهام در شهر میگوید چهبسا مرام زنان از مردان بیشتر باشد
Rezvan
هر لاله که پژمرد نخواهد بشکفت...
Rezvan
همیشه دوستانه رفتار کردهام و هیچ دوستی نداشتهام.
Mitir
«میگن فقر که از در بیاد تو عشق از پنجره درمیره. همه منظور این مثل رو اشتباه برداشت میکنن. فکر میکنن این یعنی هروقت جیب مرد خالی شد زنش دورش میزنه. جیب مرد که خالی شه خودش بسه، خودش بدبختیه. دیگه به هیچ دردی نمیخوره. خنده کمکم از لبش میافته و ابروهاش تو هم میره. سرانجام از سر ناامیدی زنه رو دک میکنه. این داره میگه اگه یه مردی بههم بریزه اونقدر درجا میگرده و میگرده که زنش رو دور میزنه. باور نداری تو فرهنگ کانازاوا برو معنیش رو نگاه کن. بدبختی اینجاست که من فاصلهٔ چندانی با این داستان ندارم.»
نازنین بنایی