نظرات کاربران درباره کتاب پدر، عشق و پسر

این کتاب، کتاب عشق است.. با ادبیات بسیار لطیف و پر از ظرافتی عجیب و توصیفات بدیع.. زبان حال حضرت سیدالشهداء در هنگام عزیمت آقا علی اکبر علیه السلام به میدان.. سالها پیش که نسخه کاغذی را شروع به خواندن کردم، نتونستم این کتاب کامل بخونم، از فرط رنجی که از پس کلمات کتاب بر این پدر و پسر حس کردم.. رنجی اگرچه بر بلندای حماسه ولی همانقدر دشوار... چه عشقی جز شیدای الله بودن میتونه این رنج عظیم را بر این پدر و پسر قابل تحمل بکنه

این کتاب خودش روضه ست...

گاهی فکر میکنم اشیا اگر جان داشتند، حرف های ناب زیادی برای گفتن داشتند که تا به حال به گوشمان هم نخورده ... گاهی خیال میکنم و خود را جای اشیا می گذارم، گاهی فکر می کنم حیوانات اگر زبان آدمیزاد داشتند، حرف هایی می زدند که عمق معنایش در فهم کوته انسان نگنجد.... راوی داستان پدر، عشق و پسر هم یکی از همین موجودات نابی است که می گویم.... این روایت خودش روضه هست، خودش آدم رو به سمت گریستن میبره...

این کتاب رو چند سال پیش خوندم و اون موقع واقعا بنظرم متفاوت اومد نحوه توصیف وقایع کربلا کاملا جدید بود برای من و اینکه تا جایی که یادم هست اغراق بیش از حد نداشت و بیشتر احساسی بود تا حماسی

انگار که با خوندن داستان، روضه مصور رو میبینینی....با خوندنش اشک میریزی و غرق در عشق و غم میشی...خیلی زیبا بیان کرده از زبان یه حیوان معصوم که اسب وفادار این خاندان بوده ، داستان عشق بین حضرت علی اکبر و آقا امام حسین علیه السلام رو که تلفیقی از عشق پدر و پسر، مولا و پیرو و مرید و مراد واقعی است. و در نهایت فدا شدن در راه عشق حقیقی که با نهایت اشتیاق همراه بوده. متن کتاب اونقدر زیبا و روون هست، که به نظر من هم بزرگسالان از خوندنش لذت میبرن، هم برای کودکان دلنشین و قابل فهم و درک هست. ای کاش برای تک تک شخصیتهای کربلا، کتابهای مشابهی وجود داشت. حجم کتاب کم هست و خیلی راحت تو یکی، دو ساعت تمومش میکنید. پس اصلا تعلل نکنید برای تهیه و خوندنش.

تا جوانان بنی هاشم علی را می بَرند الذین یحملون العرش نازل می‌شود....

هرچقدر که از زییایی و شکوه این کتاب بگم کم گفتم. احساسی ترین کتابی بود که به عمرم خوندم. حتی اگه یه نفر که هیچ اشنایی با امام حسین و اهل بیتش نداشته باشه، این کتاب رو بخونه، تحت تاثیر قرار میگیره. در این کتاب فقط از احساس صحبت میشه... احساس پدری که نور چشمیش رو جلوی چشمش پر پر میکنن... احساس پسری که در راه معبودش، از پدر مظلومش دل میکنه... احساس کودکانی که بعد از علی اکبر تکیه گاهشونو از دست میدن... و در انتها تنها چیزی که از این اتفاقات جگرسوز باقی میمونه، فقط زیباییه...

سالها پیش این کتاب را خوانده بودم ولی مدتها بود دلتنگی برای این کتاب را درونم حس می‌کردم. امروز بعد از سالها در این عاشورای کرونایی و غریب فرصتی برای مطالعه مجدد کتاب پیش آمد. آه که چه زیباست… چه قلم قدرتمندی چه لطیف و چه دلنشین هرچه جلوتر میروم چهره ام گریان تر میشود به نیمه دوم کتاب که میرسم هق هق گریه امان نفس کشیدن نمی‌دهد. روضه است روضه… انگار برای همین روز عاشورا نگاشته شده.

فوق العاده است،همین!

این کتاب رو بارها خوندم و ازینکه در طاقچه گذاشتید ممنون ..توصیه می کنم این کتاب رو مطالعه کنید

من نسخه چاپی این کتاب رو چند سال پیش خریدم و از معدود کتابهایی هست که هر بار میخونم برام تازگی داره. با توصیفات زیبای کتاب صحنه ی عاشورا جلوی چشمان خواننده شکل میگیره.

درک هر یک از شخصیت های عاشورایی برای ما عاجز است . درک نمیکنیم قدرتشان را عظمتشان را سبک بالی شان را ولیکن میگریم در عزایشان هر سال و جگرمان میسوزد از غربتشان هر گاه به یادشان می افتیم دست نیاز بلند میکنیم و از بهترین مخلوقات خداوند کمک میخواهیم که ما را نجات دهند الههم عجل لولیک الفرج

روضه ای متفاوت از زبان اسب حضرت علی اکبر🖤 جانها به فدایش

به راستی که انسان موجودی‌ست که اگر بخواهد تا حق پرواز کند، میرسد به اعلی‌علیین. به جایی که بال هیچ فرشته‌ای به آن نرسیده ... میشود اشرف مخلوقات خدا، همانی که خدا نه برای آفرینش آسمان، و نه زمین، و نه خورشید، و نه ستاره‌ها، و نه کهکشان‌ها، و نه هیچ، هیچ ... که برای آفرینش او، به خود " تبارک الله احسن الخالقین " گفت. و اگر بخواهد سقوط کند، تا اسفل السافلین میرود ... کارهایی میکند که از عهده هیچ حیوانِ درنده خویی هم برنمی‌آید ... جایگاهش در دوزخ پایین‌تر از هر جن و شیطان میشود ... و این کتاب، روایتی‌ست از کسی که نمیدانم او را چه بنامم! شاه بنامم؟ که شاهان سر تعظیم بر او فرود می‌آورند. فرشته بنامم؟ که فرشتگان صورت بر خاک پای او می‌نهند. خورشید بنامم؟ آسمان بنامم؟ همه دنیا بنامم؟ که از همه آنان برتر است ... وصفش را فقط باید با نامش گفت: علی‌اکبر. او، علی‌اکبر است ... و من کجا و درک عظمت "علی‌اکبر" کجا ...؟ این کتاب، روضه‌ی مولا علی‌اکبر است. نمی‌توانم بگویم قلم زیبای این کتاب، مصیبت و حزن کتاب را بیشتر کرد، که عظمت مصیبت آن خارج از حد درک ماست. بلکه میگویم این قلم گیرا، مصیبت را خوب به تصویر کشید و آتش داغ آن حضرت را دوباره بر قلب ما شعله‌ور کرد. خواندن این کتاب، خصوصا در ماه محرم، شدیدا توصیه میشود.

📚 پدر ، عشق و پسر داستان در ده مجلس روایت میشه از زبان اسب حضرت علی اکبر( سلام الله علیه ) برای مادر ایشون ..... از لحاظ اطلاعات تاریخی کامل و جامع نیست اما از لحاظ دراماتیک یک کتاب ظریف و خواندنیه .... کوتاه ، زیبا ، غم انگیز......

جناب آ سد مهدی! شما منو با این کتاب کشتی! ولسلام. و چشمهام کور شد از اشک. شیر مادرت حلالت. بابت دقایق عاشقانه،ملکوتی و پر حلاوتی که با این کتاب برام رقم زدین.💝

واقعا بی نظیر و سوزناک بود ، تمثیلات عالی استفاده شده بود و در ضمن تحلیل های عالی که به کاربردن کلی درس برای من به شخصه داشت، رابطه پدر و پسری ائمه با توجه به شان والایشان به زیبایی متصور شد خدا دنیا وآخرت ان شاءالله به حق امام حسین دوستادارانشون رو از زیارت و شفاعتشون بهره مند کنه

جذاب تر قشنگ تر عاشقانه تر احساسی تر از این کتاب داشتید به من معرفی کنید محشر بود محشر... من خودم به شخصه از حضرت علی اکبر چیز زیادی نمیدونستم ولی با خوندن این کتاب .... عالی بود عالی من خودم از اول تا آخرشو جلوی ضریح حضرت اباعبدلله و حضرت علی اکبر خوندم و نمیتونم حس و حال اون موقعم رو بگم بس که جذاب و شیرینه این کتاب.

متن داستانی رو از واقعه‌ی عاشورا و عشق بین امام حسین علیه السلام و پسرشون حضرت علی اکبر علیه السلام روایت می‌کنه. به شدت متن روان و گیرایی داره، از وسطاش به بعد توصیه میکنم دستمال کاغذی دم دستتون باشه. هرچی در مورد خوبیاش بگم کم گفتم. حتما بخونیدش.

تنها چیزی که بعد از تموم کردن کتاب از خودم پرسیدم این بود: «چرا زودتر نخوندمش؟»