نظرات کاربران درباره کتاب آخرین کودک

خلاصه: یک سال از گم شدن آلیسای ۱۲ساله میگذره، خانواده آلیسا کاملا ازهم پاشیده، مادرش حال روحی خوبی نداره درگیر اعتیاد شده و پدرش هم از خونه رفته. برادر دوقلوی آلیسا، جانی تنها کسیه که هنوز امید داره که خواهرش زنده هس و دنبالش میگرده کتاب از ابتدا طوری شروع میشه که کاملا جذبش میشی، با اینکه تعداد صفحاتش بالاست و تعداد کارکترا زیاده ولی ترجمه قوی ای که داره کارمو راحت کرد و سریع جلو بردمش. یک نقطه قوت کتاب اینکه طوری نوشته شده که تا آخرین لحظه نتونستم راز گم‌شدن آلیسا رو حدس بزنم. جانی، ازون بچه هایی بود که بیشتر از سنش میفهمید و این موضوع برای من الهام بخش و دلنشین بود. ( این حجم از عاقلانه رفتار کردن جانی برام غیرقابل باور بود البته) کرکتر جک و جانی رو خیلی دوست داشتم ولی از کرکتر کاترین متنفرم، خیلی ضعیف بود، اینکه نویسنده انقدر تاکید داشت که کاترین قبل گم‌شدن آلیسا، زنی قوی بوده ولی حالا اینجوری شده بنظرم مسخره میومد ازون کتاب هاییه که دوباره نمیخوام بخونمش چون چیزی برا یاد دادن بهم نداشت اگه میدونستم این کتاب صرفا قراره یک پرونده رو حل کنه و جنبه روانشناختی نداره، قطعا نمیخوندمش ، کتاب بالای ۵۰۰ صفحه است و شروعش ریسک داره اگه میخواید یک کتاب جنایی بخونید که صرفا جنبه سرگرمی داره، گزینه خوبیه **مطالعه نسخه چاپی تاریخ اتمام: ۱۸/فروردین/ ۱۴۰۳