نظرات کاربران درباره کتاب انجمن شاعران مرده

سلام. بشدت توصیه می کنم بخونید و بعد فیلمش رو هم ببینید. این معلم ادبیات به من یاد داد چطور یک معلم ادبیات خوب باشم.

انجمن شاعران مرده، داستانی پیرامون تغییر، آگاهی و پیدا کردن دیدگاهی نو! این کتاب من رو به دنیای پر از شور و شوق و جسارت و امید و تکاپویِ نوجوانیم برد، و باعث شد بعد از مدتها همون احساساتِ پرشورِ درونم زنده بشن :) داستانِ دانش آموزانِ دبیرستانی که اساسنامه اش شامل چهار اصل سنت، افتخار،انضباط و سرافرازی میشه، به همراه معلمی فوق العاده که میگه " به قلبت ایمان بیاور، حتی اگر آب دریاها شعله ور شوند..." اشعارِ دلنشینی که در تمام قسمتهای داستان است، یکی از خصوصیت های جالب کتابه که به نظر من خیلی جذاب بود.

اون روزایی که رابین ویلیامز (بازیگر نقش معلم در فیلم) تازه خودکشی کرده بود اسم این کتاب بین بچه های دانشکده می چرخید! چون اینجا اسطوره ای از اشتیاق به زندگی بود... بگذریم. کتاب قشنگیه، هر چند که الان، یه معلم ساختارشکن، حکم مواد اولیه برای فیلم ها و کتاب های نوجوان رو داره، ولی این از اون اولین هاست، از اون بهترین مدل هاش. کتاب مثل همیشه از فیلم قشنگتره. محتوای دلنشینی داره و احتمالا شما رو به فکر کردن وادار میکنه.. اگر حس سردرگمی و ناامیدی می کنید، راهتونو گم کردین و خسته اید، این کتاب رو بخونید. ولی اگه خیلی خوبه اوضاعتون، باز هم بخونید.

کتابی مرموز و جالب و کمی عجیب کاش هر کسی در زندگیش یه معلم شبیه کیتینگ داشته باشه تا جرئت زندگی کردن رو بهش یاد بده نه فقط فرمولهای تکراری و درسهای خسته کننده. مطمئنا با وجود حتی یک معلم خوب سرنوشت انسان ممکنه تغیر کنه. این کتاب رو دوست داشتم و تجربه جدید و متفاوتی رو با خوندنش بدست آوردم. در کل ارزش خوندن داره و اگه به رمان‌هایی با تم روانشناسی علاقه دارین،بی شک لذت خواهید برد.

این کتاب عالیه. کیتینگ معلمیه که ما تو همه ی مدارس بهش احتیاج داریم. نظام آموزشی و خانواده های ایرانی خلاقیت و شجاعت رو تو بچه ها کشتن. اگه همچین معلمی داشتیم اینجوری نمیشد.

حسی که در حین خوندن کتاب خواهید داشت رو هیچوقت فراموش نمیکنید:) در یک کلام فوق العاده

شونزده سالگی خوندمش و تو جلسات نقدش شرکت کردم خوندنش یادمه دلپذیر بود بخونیدش

* اسپویل * این کتاب فوق العاده منو وادار کرد جان کیتینگ ها و نولان های زندگیمو پیدا کنم(که چقدر نولان ها زیاد هستن دور از جون شما). نمی گم آقای پِری ها(پدر نیل)چون هدف پدر مادر همیشه بهترین چیز برای فرزندشونه(بر خلاف نولان ها که هدفشون اعتبار و جیب خودشونه).اما مسیری که آقای پری ها انتخاب می کنن اشتباهه و اینجا لزوم آگاهی مشخص میشه برای نسل جدید و تفاوت های نسل ها و مهمتر کمبود های زندگی آقای پری. شخصیت پردازی داستان فوق العاده بود و شخصیت ها برام خیلی ملموس و قابل درک بودن.مثلا شخصیت آقای پری بدلیل نداشتن توجه به تحصیلش از طرف والدین و پولدار نبودنش و کمبودهاش، می خواست همشو برای پسرش *از همون طریق* جبران کنه که خیلیییی برای من باتوجه به کثرت این مورد توی جامعه ملموس بود.اگر بخوایم شخصیت شش پسر داستانمون رو بررسی کنیم،می بینیم هرکدوم می تونستن مکمل دیگری باشن.مثلا شما چارلیِ بی پروا و نترس رو با یخورده احتیاط و تشخیص نیل، میکس یا تاد تصور کن که مبارزش رو با قوانین،منطقی ادامه می داد،یا مثلا اراده آهنین ناکس برای رسیدن به میوه ممنوعه و معشوقش رو درون نیل و بقیه بچه ها.و بنظرم اگر ما بتونیم هر شیش پسر رو درونمون داشته باشیم ولی با مدیریت خیلی خوب می شد. چارلی بی پروا+نیل رنجیده و عاشق هدفش+تاد کم صحبت و خجالتی اما با اکت های بجا+میکس درسخون و با کمالات و اهل دود و دم نیستو .....+ناکسِ عاشقِ میوه ممنوعه با اون همه مانع اما پرتلاش و درنهایت منهای کامرون. حالا شاید اول فکر کنیم خب اینا که همه یه مشت تضادن چطور همرو برقرار کنیم؟قرار نیست همه باهم برقرار بشن،مهم اینه همشونو توی موقعیت مناسب بکار ببندیم و کنترل شده.هیچکدوم بد نیستن.شاید اگر نیلِ رنجیده کمی ترکیبی از ناکس و چارلی رو داشت زود پاپس نمی کشید اما بازهم اون ایمان آورده بود به «carpe diem» و نمی خواست جوونیشو از دست بده.درکل می تونست بیشتر مبارزه کنه ولی با مرگش داستان،پایان خوب و پر معنایی گرفت و خب این ویژگی نیل هم ویژگی مهم شخصیتش و هنر نویسنده و هوشمندیش بود.پایانی که مفهوم زیادی برام داشت. و حالا اقای کیتینگ.«ناخدا،ناخدای من».جان تو دوران جوونیش در آکادمی ولتون همراه با رنج عظیمی اون دوران رو سپری می کنه.با رنج از سنت و انضباط و کپی پیست شدن.این رنج رو تو دلش نگه می داره و با تشکیل انجمن شاعران مرده با دوستاش اون دوران رو تحمل می کنه تا وقتیکه خودش معلم می شه و میاد توی اون جهنم تا یکم از آتیششو خاموش کنه و تغییر ایجاد کنه توی اون جو مضخرف.و حاضره همه جانبه تاوانشم بپردازه(چیزی که توی تعریف آزادی و آزادگی به ما نگفتن همینه،ما در قبال سرکشی ها،انتخاب های آزادانه مون مسئول هستیم با هر عواقبی که داره)یادتونه راجع به ترکیب روحیات پسرا گفتم؟ حالا دقیقا ما همه اونا رو تو جسم کسی به اسم جان کیتینگ می بینیم؛ شجاع، عاشق، عاقل، رنجیده و.... کسی که روحیه شجاعت بچه ها و اشتیاقشونو بیدار کرد، کسی که با شعر (زندگی) آشناشون کرد،کسی که تاد اندرسن خجالتی و درونگرا رو با بیرون ریختن بهم ریختگی های ذهنش شکوفا کرد، کسی که ورقه های کتاب درسی رو پاره کرد چون شعر و آزادگی رو زیر سوال می برد با نمودار و منطق بی منطقش. به بچه ها یاد داد از یک دریچه به مسائل نگاه نکنن و در یک کلام: *اونا رو زنده کرد به اسم شاعران مرده* حالا می ریم سراغ پایان شگفت انگیز داستان؛سرکلاس ادبیاتِ آقای نولان در آکادمی ولتون. همه بچه ها رو با ظاهر دموکراسی(شما بخون دیکتاتوری)وادار به امضا کردن که کیتینگ مارو مجبور به پیوستن به انجمن شاعران مرده و هواییمون کرده و در نهایت باعث مرگ(شما بخون احیا) نیل پری شده. ما تو صحنه های آخر ری اکشن های فوق العاده ی تاد رو می بینیم.تادی که توسط جان کیتینگ احیا شده و فک می کنم هیچ کس به اندازه اون جان رو دوست نداشت از بین بچه ها. تادی که شجاعتش مدل خودش بود با همون درونگرایی جذاب خودش.اگرچه اگر چارلی اخراج نشده بود اونم شاید همزمان با تاد با شعار(ناخدا.ناخدای من)روی میز می ایستاد.ولی شور و شعفی که تاد به جان داشت اونو که همیشه با دیدن نولان از ترس و خجالت و احترام سرخ می شد وادار به اون کار کرد بدون اهمیت به اینکه خودش داره تنها به عنوان نفر اول وایمیسته و شاید بقیه همراهیش نکنن.ولی کاری که جان با بچه ها کرده بود باعث شد همشون (بجز کامرونی که به نمراتش،اعتبارش همه چی فکر می کرد جز دوستاش و خودش و شاید اینده خوبی داشته باشه اما هرگز حس بی پروایی و خودش بودنو تجربه نکرده مثل بقیه و خطر کامرون بودن بیش از هرچیزی می تونه نزدیک باشه به ما) پا شن به افتخارش و همین برای جان و ماموریتش بس بود. یه پایان باشکوه برای چارلی و جان کیتینگ اخراجی و مرگ غم انگیز نیل.اصلا مهم نیست جامعه قانون حاکمیت مردم دارن باهات چیکار می کنن، فقط بگو وجدانت در چه حاله؟اگر آرومه پس لبخند بزن،تبریک می گم،تو هیچی از دست ندادی.تنها نقد جدیم به این کتاب هم در راستای تحسینشه اونم اینکه می تونست بیشتر باش.در پایان اینو بگم که با خوندن این کتاب یاد دیالوگ محشری از کتاب جز از کل افتادم که دوست دارم باهاتون در میون بگذارم: (وقتی بچه هستی برای اینکه پیرو جمع نباشی با این جمله بهت حمله می کنن«اگر همه از بالای پل بپرن پایین تو هم باید بپری؟»ولی وقتی بزرگ می شوی ناگهان متفاوت بودن با دیگران جرم به حساب می آید و مردم می گویند«هی همه دارن می پرن پایین از روی پل، چرا تو نمی پری؟»

#کتاب_گویا *** -انسان خسته نیست به ستوه آمده است ! نگویید غمگین بگویید دلتنگ...🍵😌

"دم را غنیمت بشمار"... این چکیده ی اصلی کتاب بود. چکیده ی اصلی داستان. نامی برازنده برای یک موضوع اساسی در زندگی همه ی انسانها...پرسیدن این سوال که چطور میشه به بهترین شکل از زنذگی کردن لذت برد... و اما کتاب: با توجه به اینکه بعد از ساختن فیلم نوشته شده هرگز نمیشه گفت بهتره از فیلمش،خصوصا اینکه جایزه اسکار بهترین فیلم رو هم گرفته.پس اگر فیلمش رو اول دیدید، نگرلن نباشین، چیزی از دست ندادین... نویسنده میتونست با جزییات کاملتری روایت کنه داستان رو.اما چون کتاب فرم رمان نداره چندان، این ایراد هم نمیتونه بهش گرفته بشه.در کتاب فضاسازی وجود نداره، شخصیتها بخوبی تعریف نمیشن و نمیتونی چندان همذات پنداری کنی. گویا خود نویسنده هم،دم رو غنیمت شمرده و از جزییات صرف نظر کرده.کتابی که بجرات میتونم بگم میشد چهارصد پونصد صفحه باشه در نهایت جذابیت، یه جورایی چکیده شده در دویست صفحه. اما باز هم هیچ چیز از ارزشهاش کم نمیکنه. در نهایت، کتاب بهمون یاد میده چطور برای "فرزندانمون، کوچکترهامون...باغبان باشیم نه نجار!" عنوان کتابی که خواهم خواند در آینده. رویکردی که کیتینگ داشت نسبت به دانش آموزانش. کتاب رو به تمام کسانی که به نوعی میتونند تاثیری روی کوچکترهاشون بذارن، توصیه میکنم... گاهی یک جمله ی انگیزشی شما، یک تشویق و ترغیب شما میتونه دنیای یک نوجوان رو تغییر بده، و حتی مسیر زندگیش رو عوض کنه.

خوندن این کتاب برای هر معلم و پدر و مادری واجبه👌

کد تخفیف صحیح نیس

طاقچه واقعا امسال خسیس شده، نه از کتاب‌های رایگان عید خبری هست نه گردونه. یه کد رویش گذاشته، برگ کم میکنه. بعد که کد رو وارد میکنی، همش میگه اشتباهه. تو این تورم و گرونی یه کم با مردم همراه باشید، نه اینکه هر سال بدتر از قبل

چرا کد تخفیف نوروزی رو قبول نمیکنه..

چرا کد تخفیف نوروزی اعمال نمیشه برا کتاب؟؟؟لطفا درستش کنین این همه برگ کم کرده ولی نمیشه کتاب رو خرید

من کد تخفیف ۱۰۰ درصدیش رو گرفتم و از تعداد برگ هام هم کم شد اما موقع وارد کرد کد تخفیف می‌نویسه که قابل قبول نیست، چرا؟

آخر داستان دلم میخواست گریه کنم ... انگار که آقای کیتینگ ، معلم من بود و انجمن شاعران مرده هم دوستانم .... ای کاش که همه ی معلم ها مثل آقای کیتینگ بودن .... چقدر خوب میشد .

حس و حال پایان رمان در تک تک سلول بدنم جاریه 💦 با پایان رمان به شکل شوکه کننده حس و حالم را کاملا تغییر داد و حتی اجاره نقدش هم بهم نداد این کتاب نگاهم را کاملا به ادبیات و اشعار عوض کرد. کاش.... کاش استاد نمی‌رفت ، و اینکه جای نیل همیشه توی قلب این داستان خالی می مونه و من از صمیم قلب براش دعا میکنم⁦❣️⁩ واینکه دلم میخواست جای تک تک پسرها بودم و به استاد با سکوتم احترام میگذاشتم. و تنها در یک جمله میتونم این کتاب را تفسیر میکنم : این کتاب یه شاهکااااار بود✨

واقعا عالی بود... هنگام خوندن کتاب ترکیبی از احساسات غم، شادی، حسرت، حرص و هوس رو به معنای واقعی احساس کردم... حیف که تموم شد :(

پیشنهاد میکنم اول فیلمشو ببینید که یه تراژدی الهام بخش با رویکرد ”دم را غنیمت شمردن“ هست. کتاب فقط ۱۸۴ صفحه داره و واقعاً معلوم نیست چه مقدار حذفیات را شامل میشه.