نظرات کاربران درباره کتاب تمام آنچه که هرگز به تو نگفتم

البته این کتاب را توصیه میکنم بخونین ارزشش را داره من که خیلی لذت بردم

کتا ب خوبی بود دوستش داشتم ولی عالی نبود

واقعیت زندگی ها رو به زبام زیبایی گفته. خیلی عالی بود

این کتاب فوق‌العاده ست خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم. واقعا عالی بود تک تک لحظه های داستان قابل لمس بود!

ارتباط خیلی خوبی با کتاب گرفتم.خیلی انسانی و اخلاقی بود.تحت تاثیر قرار گرفتم.ترجمه روان بود حال تک تک آدمهای داستان میفهمیدم.... فوق العاده بود

داستان زیبا و تاثیر گذاری بود و من رو متوجه رفتارهای اشتباهم در رابطه با دیگران کرد.

داستان بسیار زیبایی بود. خیلی روان وخوب ترجمه شده بود.

به نظرم کتاب فوق العاده ای بود ولی یه سوال واقعا کتاب چاپیش هم انقدر راحت همه مسائل رو میگه؟؟؟؟

خیلی خوب بود لذت بردم

فوق العاده بود.

عالیییی بود

توصیه میکنم نخونینش سروته نداره

بسیار کشدار و خسته کننده

یک رمان خیلی معمولی ن جنایی بود ن معمایی

کتاب خیلی دلنشینیه

چن سال پیش چاپشو خوندم خیلی بی مزه است

چهره‌ای که به هیچ‌کس نشان نمی‌دهیم «لیدیا مُرده؛ اما هنوز کسی نمی‌داند. شش‌ونیم صبح روز سوم ماه مه 1977 است و هیچ‌کس از این واقعیت ساده و بی‌ضرر خبر ندارد: لیدیا برای صبحانه دیر کرده است.» این‌ها خطوط ابتدایی «تمام آن‌چه هرگز به تو نگفتم» را تشکیل می‌دهند و مخاطب که با حقیقتی آشکار و دردناک مواجه شده است، با راوی همراه می‌شود تا در کنار شخصیت‌های داستان، با شنیدن گذشته و حال آن‌ها بفهمد چه بر سر لیدیا آمده، چه چیزی ا را به کام مرگ کشانده و مرگ او، چه آثاری بر خانواده و نزدیکان او خواهد داشت. سلست اینگ در این کتاب، داستان جذابی را روایت می‌کند که ابعاد مختلفی دارد. اما آن‌چه بیش از همه «تمام آن‌چه هرگز به تو نگفتم» را به رمانی خوب تبدیل کرده است، شخصیت‌پردازی کم‌نقص آن است. نویسنده علاوه بر ترسیم مسیری مشخص و قابل لمس برای هریک از کاراکترهای کتاب، نیات آن‌ها و دلایل پشت اعمال‌شان را هم به بهترین شکل به تصویر کشیده است. او ابتدا داستان را از منظر یکی از کاراکترها روایت می‌کند؛ اما سپس از زاویه‌ی شخصیت مقابل هم ماجرا را می‌شنویم و به این صورت، تمام آدم‌های داستان فرصت دفاع از خود را دارند و این عامل، درکی کامل و چندوجهی از داستان را به شنونده می‌دهد و او را با حقایقی روبه‌رو می‌کنند که بعضی از شخصیت‌های داستان، تا پایان هم از آن باخبر نمی‌شوند.نویسنده‌ای آمریکایی از خانواده‌ای هنگ‌کنگی «سلست اینگ» نویسنده‌ی 41 ساله‌ی آمریکایی است که در پنسیلوانیا متولد شده است. پدر و مادر او که هر دو دانشمند و به‌ترتیب فیزیک‌دان و شیمی‌دان هستند، در دهه‌ی هفتاد میلادی از کشورشان هنگ‌کنگ به ایالات متحده مهاجرت کردند. سلست اینگ اما راه نوشتن را در پیش گرفت و تا کنون دو رمان و تعدادی داستان کوتاه نوشته است. اولین رمانش «تمام آن‌چه هرگز به تو نگفتم» در سال 2014 منتشر شد و به‌سرعت موفقیت‌های گوناگون را برای نویسنده‌اش به همراه داشت. این کتاب که فروش قابل توجهی داشته و به چندین زبان هم ترجمه شده است، در سال 2014 موفق شد جایزه‌ی بهترین کتاب آمازون را از آن خود کند. اینگ سه سال بعد، دومین رمانش را با عنوان «همه‌جا آتش‌های خُرد» نوشت که این اثر هم بسیار موفق از کار درآمد. خصوصا وقتی شبکه‌ی «هولو» مینی‌سریالی موفق با همین نام از روی کتاب ساخت، فروش کتاب دوم اینگ نیز بیشتر و استقبال از آن گسترده‌تر شد.🤍🌿

توصیه نمیکنم. واقعا حیف وقت؛ علاوه بر این که کمی افسرده شدم خیلی از مفاهیم مدنظر نویسنده را قبول نداشتم

حیف وقتی که برای خوندن این کتاب گذاشتم

رو جلد کتاب چند تا غلط فاحش ویرایشیه