نظرات کاربران درباره کتاب بلندی‌های بادگیر: عشق هرگز نمی‌میرد

کتاب خیلی خوبی بود ترجمه خوبی داشت و به نظرم چه قشنگ بود که کل داستان داشت از زبان یک خدمتکار تعریف میشد وقتی داشتم کتاب رو میخوندم واقعا نمیفهمیدم ساعت چطور میگذره و تا صبح میخوندم با احترام به اونایی که این رمان رو دوست نداشتن⚘️

از خواندن کتاب لذت بردم هرچند بعضی جاها با منطق جور در نمی امد مثلا هیت کلیف به راحتی صاحب همه املاک می شد وکسی نمی توانست از حقش دفاع کند اما مخلص کلام جدای از عشق هرگز نمی میرد در مورد باورها هست که خوب وبد وقتی شخصی قبولش دارد درنظرش درست ترین کار جلوه می کند وشاید حذف این باورها که هزاران روز وشب با انها زندگی کرده وجز لاینفک وجودش شده ان هم در واپسین روزهای عمر برایش از مرگ سخت تر باشد. متن روان بود وقابل فهم واین از ان دست کتابهایی هست که بعد ازاتمام ناخوداگاه یک جا می نشینی وبه فکر فرو می روی وقهرمانهای رمان تا مدتی باتو خواهند بود

نسخه چاپی کتاب رو با ترجمه مترجم دیگری خوندم. کتاب نسبتا طولانی هست ولی من خیلی دوسش داشتم. اما باید با صبر و حوصله زیاد خونده بشه و اگر حوصله تون کمه بیخیالش بشید. در کل کتاب سنگینی هست هم مفهومی و هم طولانی، اما از کتاب های بیاد ماندنی هست

کتاب فضای سیاهی داره و یه افسردگی مقطعی ایجاد میکنه. اما تقابل احساسات مختلف در این کتاب واقعا جذابه. هیچ آدم سیاه وسفید مطلقی توی این داستان نیست حتی خدمتکار خونه. همه ادم های داستان خاکستری ان، نه میتونی همیشه دوستشون داشته باشی و نه میتونی ازشون متنفر باشی، حتی شخصیت اصلی داستان: هیت کلیف. هم چنین داستان به خوبی نقش محیط و تربیت رو در شکل گیری شخصیت افراد نشون میده. و عاشقانه این قصه مثل هیچ قصه دیگه ای نبود... پر از حس تناقض، گاهی دلت میخواست وصال شون رو ببینی گاهی دلت میخواست عذاب شون رو ببینی.. در کل شخصیت پردازی و داستان سازی عالی بود. اما بنظرم این کتاب نکته آموزنده ای برای درس گرفتن نداره و صرفا لذت بردن از قلم توانا و توصیفات نویسنده است

من فکر میکردم این کتاب مثل کتاب های جین آستین و خواهرش شارلوت عاشقانه ای که اون زمان مد بوده باشه ولی این کتاب بهترین صفتی که می تونم واسه توصیفش استفاده کنم سیاه بود! به قول فیبی تو سریال فرندز سیاه بودن شخصیتاش رو مکانشم تاثیر گذاشته بود و خونه هاشونم تاریک بود... من این کتاب خوندم هر چی فک کردم هدف و اینکه چی میخواست بگه رو نفهمیدم شاید بخاطره اینکه نویسنده قضاوت سپرده به ما!!!! اما فکر میکنم منظوره این کتاب این باشه که همیشه عشق و افراد عاشق ادمای دوست داشتنی نیستن که همه بخوان دعا کنن بهم برسن ... نظر شما چیه؟! مشخصه زندگی خود نویسنده و سختی هایی که تو زندگیش کشیده تو داستان تاثیر زیادی داشته...وچقدر سطح امیلی اونم در اون زمان بالا بوده که تونسته هنجار شکنی کنه و تکرار مکررات عاشقانه اون زمان ننویسه... کاشکه بیشتر زنده بود و بیشتر میتونست کتاب بنویسه! مطمینا کتاب های دیگش هم سطح بالایی داشتن...

داستان خوبه ولی کششی نداره

اصلااا جذاب نبود منی که ۳ روزه کتابو تموم می کنم اینو ۲ هفته طول کشید تا تموم کنم و فقط وقتمو تلف کردم

اشکالات حروفچینی زیادداشت در هر صفحه یکی دو جمله سر هم نوشته شده بود . طاقچه ی عزیز برای مخاطبینت بیش از اینها وقت واحترام بگذار ودر حالت خواب آلودی حروفچینی نکن تا بیشتر محبوب شوی . درباره ی کتاب : فصل اول وآخرش خیلی خوب وبا حوصله نوشته شده بود اما فصل های بعدی راستش گاهی من رو نا امید می کرد و شک می کردم که آیا باید این رمان درزمره ی کلاسیک ها باشه؟ آیا باید محبوب باشه؟ خیلی خوب شخصیت پردازی نشده بود آدمها کاملا مصنوعی وغیر قابل دسترس بودند . شخصیت خبیث موفق شده بود اهداف خودش رو صفر تا صد روی ۳ نسل یک خونواده پیاده کنه . واونها آدمهای دست وپا چلفتی بودند که از پس اون اهریمن انسانی برنمی اومدند . باورش سخته که آدم‌های ساده لوح واحمق این چنینی که یه بچه ۱۳ سالگی می تونه این طور بر گرده شون سوار بشه دارای یه همچین دم ودستگاه ومال واملاک ودارایی هایی باشند .وچطور بود که هر موقع لازم بود پدر ها ومادر می مردند حتی آقا وخانم لینتون دریک جای داستان باهم مردند وبلا هایی بر سر یتیمشون اومد نسل دوم خونواده اکثرا با چهل سال هم نرسیدند وفوت شدند ! انگار همگی عروسک های خیمه شب بازی هستند که اهریمن هرموقع دوست داشته باشه اونها رو بازی می ده ووقتی کنار می گزاره اونها هیچ کاره اند اگر آنقدر مفلس هستند پس چطور موفق به ادراه ی اون املاک هستند ودارایی شون رو تا اون موقع از دست نداده بودند . از همه بیشتر روح حاکم بر جبر گرایی داستان بود . ضمن این که پس تکلیف مربی گری خداوند بر هستی وپاسخ کائنات چی میشه؟یک آدم ۳ نسل رو بیچاره می کنه ونهایتا خودش پیر میشه ومی میره این وسط حتی یک بار هم زمین نمی خوره؟ فکر می کنم امیلی خیلی تحت تاثیر آموزه های تقدیر پذیرانه ی دین مسیحیت قرار گرفته .

داستان جالب و جذب‌کننده‌ای‌ست اما ترجمه‌ی حاضر اصلا خوب نیست.

خیلی کتاب قشنگ و جذابی هست و ک هی میخوای ادامه بدی بعد چیشد خیلی حال کردم باهاش عالی بود

نمیدونم چرا دقت نکردم و نظرات ونمونه رو نخوندم واقعا ترجمه وحشتناکیه. پر از اشکال تایپی هم هست کاشکی میشد تا زمان کوتاهی بعد از خرید تعویض ش کرد کتابو

بنظرم ترجمه خیلی سخت بود و میتونست روان تر باشه شایدم این ترجمه سال ها پیش باشه داستان هم با اینکه غم انگیز بود ولی جذابیت خودشو داشت در کل اگه بخونیدش پشیمون نمیشید ترجمه سخت تنها نقص بود

کتاب زیبایی هست و داستان عاشقانه ی تلخی داره

توی تایپ کتاب خیلی از کلمات به هم چسبیده ن از همون اول خواننده رو دفع میکنه کاش این نقص رو اصلاح کنید

فوق العاده جذااااب و پرکشش

این کتاب واقعا بی نظیره . روند تبدیل شدن یک انسان یه هیولا . واقعا دوستش دارم ‌. تمام کتاب خونا باید هیث کلیف رو بشناسن

هم کتابش قشنگ بودهم فیلمش دوسش داشتم بخونیدش 😉

عالی است حتمابخونید خیلی دوست داشتم😍😍😍

عالی بوددوست داشتم ارزش خوندن وداره بخرید ولی کمی غم انگیزاست شادنیست اصلاپایان جالبی داشت

چرانمیشه کتاب هاروخرید؟؟؟؟😞😞