نظرات درباره کتاب شیطان و نقد و بررسی خوانندگان | طاقچه
کتاب شیطان اثر لئو تولستوی

نظرات کاربران درباره کتاب شیطان

نویسنده:لئو تولستوی
انتشارات:نشر چشمه
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۹از ۸۶ رأی
۳٫۹
(۸۶)
Msn
یکی از کتاب های مربوط به دوران بعد از تحول تولستوی. داستان کوتاهی درمورد اینه که چه طور شیطان(دراینجا تمایل جنسی) به تدریج یک زندگی و روان نرمال رو به نابودی میکشونه. نکات مثبت:کلا ترجمه های اقای حبیبی عالی هستن(کتاب روسی خواستید بخونید ترجمه های اقای حبیبی عالیه) متن تقریبا روان هست.جذابیت هم داره(درکل حجمی نداره که بخواد خسته تون کنه) مفهوم جالب و اموزنده ای هم داره نکات منفی:حداقل من چیزی ندیدم توصیه میکنم چون:حجمی نداره و حیفه اثار این نویسنده بزرگ رو نخونید:)
Msn
بله منظورم همین بود که کاربر sh گفتن
علیرضا نورانی
من شنیدم قبلا اراذل و لات بوده بعدا آدم شده
sh
من دقیقا نمی دونم منظورشون از تحول همین بوده یا نه ولی کتاب اعتراف لیو تولستوی رو که خوندم درباره تحول از دورانی که به خدا اعتقاد نداشته و بی دینی اش به بازگشتش به دین بود ، و درباره بحران معنوی که پیدا کرده بود
Mohammad
(۴-۲۶-[۶۷]) داستان آموزنده ایه؛ موضوعش تقریبا شبیه کتاب سونات کرویتسره، تولستوی در این داستان خواسته تا کشمکش های درونیِ فردی رو که آلوده به روابط نامشروع شده رو نشون بده، یوگنی بین وسوسه های جنسی و تعهد به خود و خانواده گیر افتاده و دایم با ندایی که از درون سرزنشش میکنه در جداله؛ با وجود مقاومت های پی در پی به صورت خیلی ناگهانی تصمیم میگیره که...(اگر کتاب رو نخوندین ادامه رو نخونین) دوتا پایان برای داستان در نظر گرفته شده و میشه چنین نتیجه گرفت که راه برگشتی وجود نداره، پس بهتره از اول سراغ این کار نرید وگرنه به شکل اعتیاد درمیاد و برای خلاصی از اون یا باید سوژه از بین بره یا ابژه.
Hanieh Mohamadi
داستان حول محور ولع روابط جنسی میچرخه و میگه وقتی بیوفتی توی دام هرزگی و هوس بیرون اومدن ازش غیرممکن میشه تا جایی که زندگیت رو به فنا بده، داستان کوتاه و آموزنده بود و قطعا مهارت تولستوی کشش داستان رو زیاد میکنه
حمیدرضا عطایی
واقعا همین طوره کتاب خیلی قشنگی بود ، اصل ماجرا هم در واقعیت همینه در این بحث جنسی که به صورت هوس و هرزگی باشه اعتیاد آوره
توحيد
کاری به دو نتیجه ای که در پایان داستان هست [و شاید بشه گفت راهکارای خود نویسنده در برهه ای که کتابو نوشته، هستن] ندارم اما کتاب بسیار بسیار جالبی بود. به این دلیل که بی پرده و صادقانه از چیزی که عده ای سعی دارن [با نامیدنش تحت عناوین روانکاوانه و به نام آزادی و...] بگن هیچ ایرادی نداره، حرف زده؛ از وسوسه ی نفس و از گناه. صداقتی که برای اعتراف به این مهم، در اندیشمندان و سردمداران جهان غرب، کمتر -اگر نگیم اصلا- وجود داره. جملات ابتدایی کتاب هم که از انجیل آورده شده، خودش کلی حرف داره که یکیش اینه که [جدای از اینکه ما مسلمان ها به درستی باور داریم که انجیل و تورات تحریف شدن] کجای دین مسیحیت، حضرت مسیح (سلام الله علیه) مردم رو دعوت به کار هایی کرده که امروز در جهان مسیحیت رایجه؟! چیزایی که با تفکر از سر انصاف هم می شه فهمید هرگز نمی تونه دستورات و مورذ توصیه ی یه پیامبر الهی به مردم باشه. کار هایی مثل شرب خمر، قمار، روابط غیر اخلاقی و نامشروع و... جالب ترین قسمتش اینه که در واقع، اون شیطان خود ماییم. در قرآن هست که در قیامت، انسان از شیطان گله می کنه که "این منو فریب داد" و شیطان جواب می ده که: خدا به شما وعده ی راست داد و من به شما وعده ای دادم و خلافش عمل کردم. این خودتون بودید که از من پیروی کردید و الا تسلطی بر شما نداشتم. پس خودتون رو ملامت کنید نه من رو... از امام علی (سلام الله علیه) هست که فرمودن: دشمن ترین دشمن تو، همان نفسی ست که در درون توست. قول محکم و شریفی که مولوی به شعر بیانش کرده: نفس، اژدرهاست او کی مرده است؟! از غم بی آلتی افسرده است...
gholmaz2021
بله همیشه برای بازگشت راه هست ولی ممکنه وقت نباشه نباید ناامید شد
پاییز
نظر جالبی بود... به ذهنم جهت داد. ولی خب حالا اگر کسی مثل یوگنی، تو این لجن زار افتاد، واقعا هیچ راهی برای برگشت نداره؟؟
مجتبی
داستان روایتگر زندگی فردی است بنام یوگنی که به تازگی پدرش فوت کرده و ارث هنگفت پدر به همراه بدهی فراوان نسیب شخصیت اصلی داستان شده است و داستان از ابتدای شکل گیری زندگی مستقلانه یوگنی آغاز میشود... اما در واقع، شیطان، داستان یک چالش درونی و اخلاقی است. درون هر کدام از ما در مواجهه با مسایل اخلاقی، ظرفیت هایی وجود دارد که در مواجهه با شرایطی خاص عیار آن مشخص میشود. به عنوان مثال، کسی که خود را عاری از شهوت رانی میداند ولی در محیطی زندگی میکند که کاملا ایزوله هست و شرایطی برای محک خوردن این صفت وجود ندارد، حرفش ادعایی بیش نیست. یا فردی که خود را صادق میداند، در موقعیت خاصی که قرار میگیرد که صداقتش می‌تواند به ضررش تمام شود، آنجاست که عیار ادعایش ثابت میگردد و... داستان تماما حول این چالش میچرخد و یک جنگ درونی در شخصیت اصلی داستان برای مقابله با این رذیلت اخلاقی اتفاق می افتد. داستان شیطان، به دلیل ماهیت اخلاقیش به زندگی ما خیلی نزدیک است و شاید برخی از ما یا همه ما چنین چالش های اخلاقی را به طرق مختلف تجربه کرده باشیم و یا حداقل در محیط اطرافمان دیده باشیم. شخصیت پردازی شخصیت اصلی داستان به شدت عالی است. منتها بزرگترین ضعف داستان در ارائه ضعیف از شخصیت زن(ستپانیدا) است که به هیچ عنوان به او نزدیک نمیشویم و درکی از او نداریم و یک تصویر خام دو بعدی، از او ارائه میشود. گویا با انسان طرف نیستیم و فقط با یک موجود بازیگوش هوس ران مواجهیم. *شاید از اینجا تا پایان اسپویل شود* داستان به طرز عجیبی با دو پایان خاتمه میابد که دلیلش را نمیدانم. ولی دو پایان، هر کدام نتیجه متفاوتی از داستان ارائه میدهد که ترجیح میدهم پایان اول را انتخاب کنم که شباهتی با سرنوشت ژاور بینوایان دارد و ادله هر دو رویداد هم بر سر یک بن بست اخلاقی شکل میگیرد. به نظرم پایان اول که معقول تر هم هست از یک شرایط روان نژندی شخصیت اصلی نشات میگیرد و پایان دوم از یک شرایط روان پریشی ولی همچنان ابهام دلیل گذاشتن دو پایان آن هم از کسی مانند تولستوی برایم باقی است.
Parinaz
شاید دلیل وجود دو پایان متفاوت برای داستان، نشان از این باشه که برای رهایی از اعتیاد به شهوت راه پرسعادتی برای یوگنی وجود نداشته
Mono⁷
این اولین کتابیه که از تولستوی می‌خونم. کوتاه بود با زبانی رک و بدون پیچیدگی. اینکه دوتا پایان‌بندی داشت جالب بود؛ اما توی چند پارت آخر همه‌چیز خیلی سریع پیش رفت. هرچند شاید خیلی اهمیت نداشته باشه چون درنهایت عاقبتِ یِوگنی یک چیزه: تباهی. ترجمه هم عالی بود. (37)
mrb
آقا واقعاً عالی بود. خیلی بهتر از پدر سرگی بود جذاب/پرکشش/موضوع خاص دیگه واقعا چی میخوای بهتر از این؟
RK
کتاب قشنگی بود، توصیه میکنم
ꪀꪖᦔⅈꪖ☑︎
خیلی خوب بود. پیشنهاد میکنم حتماً بخونید. وقتی کسی وارد این راه میشه براش میشه عادت دیگه ترک کردش سخت و گاهی هم غیر ممکن میشه 🥺 اما خب همیشه جایِ توبه هست. اراده یوگنی سست و ضعیف بود واسه همین ترکش سخت بود. البته اگه از همون اول اراده داشت که اینطور نمی‌شد.
امیررضا
یه اثر کوتاه و قوی بدون هیچ سخنرانی و پندی تولستوی داستان رو به زیبایی میچینه و تقدیم میکنه و حرفش و به ساده ترین شکل برای خواننده در یه متن کاملا روون میزنه. داستان مرد جوانی که با قوه شهوانیش دست و پنجه نرم میکنه و در سراسر داستان سایه چیزی رو میشه حس کرد که تولستوی اون رو شیطان نامیده. ترجمه هم درجه یک 🤌🏼
میمْ؛ مثلِ مَنْ
برخلاف بقیه ی کتاب هایی که از تولستوی خونده بودم، کتاب جمع و جوری بود. داستان شهوتی که ابتدا با توجیه به گناه کشیده میشه و بعدتر هم گریبانگیر شخصیت داستان میشه و ...
mustafapw
خوشبختانه این اولین کتابی بود که من از لئو تولستوی خواندم داستانی خطی زیبا با یک پایان بندی قابل پیش بینی از یک نویسنده قابل احترام داستان یک پایان قابل پیش بینی و عادلانه داره که در اون فقط فرد خطا کار مجازات میشه
تخس دیوونه
ی اثر کوتاه و قوی. داستان در مورد ولع و شهوت جنسی هست،شهوتی که ابتدا با توجیه شروع میشه و بیرون اومدنش تقریبا غیر ممکنه. تو این داستان میبینیم که چطور پاکدامنی و ارزش های اخلاقی رو ستایش و به تصویر کشیده. نقطه قوت کتاب بیان گفتگو های ذهنی و تشویش ذهنی شخصیت داستانه. در انتهای کتاب دو روایت و نتیجه جداگانه از آخر داستان به زیبایش اضافه کرده. کتاب گویای اینه که خیانت، شهوت رانی هیچ توجیه قابل قبولی نداره و باعثِ از دست دادن عزیزان،بی اعتمادیشون نسبت به ما وسست عنصریه. گویندگی هم روان و صدا دوست داشتنی بود.
حمیدرضا عطایی
کتاب خوبی و روانی هست از لحاظ درک متنی توصیه میکنم بخونید داستانش زیبا و کشش داره
انسان
تولستوی دراین کتاب به دنبال داستان سرایی و زیاده گویی نیست مستقیم به اصل مطلب میپردازه و شهوت پرستی رو نفی میکنه اینکه داستان دو پایان داره رو دوست دارم هر دو از شرایط روانی یوگنی تاثیر میگیره و هر دو میتونن انتخابش باشن
1984
عالی. بسیار جذاب و بدون پرگویی. با پایانی منطقی و دلنشین. دقیقا واقعیت همینه.کسی که هوسباز میشه دیگه نمی تونه ترکش کنه مگه بهش شوکی سنگین وارد بشه. خوبی این کتاب اینه که مانند رمان های داستایوفسکی طولانی نیست(هر چند داستایوفسکی هم معرکه اس) و با یکی دو روز خوندن تموم میشه.
Reza.AH
داستان کوتاه و ساده از تولستوی که ستایش پاکدامنی و ارزشهای اخلاقی رو به تصویر کشیده ست .
امیلی در نیومون
از لحاظ ترجمه حرفی نمی‌شه زد. کتاب شیطان، ماجرای مردیه که اسیر شیطان شده. تو این کتاب شیطان در غالب یک زن نمود پیدا کرده که اصلا شخصیت پردازی خوبی در رابطه با این زن انجام نشده که به نظرم عمدی تو این کار بوده تا خواننده بتونه اون رذیلتی رو که توی زندگی خودش وجود داره جایگزینش کنه. نقطه قوت کتاب گفتگوهای ذهنی و بیان تشویش ذهنی یوگنی است. اگه جای اون زن، شیطان مجسم خودمون رو بگذاریم تمامی اون گفتگوهارو در درون خودمون انجام دادیم و حالات شخصیت را به عینه تجربه کردیم جوری که انگار نویسنده دقیقا داره افکار مارو روایت می‌کند. و به نظرم تنها این موضوع نشان از این داره که کتاب توسط یک استاد برجسته نوشته شده.
M khataei
کتاب کوتاه و روایتی خطی. میشه گف یه جورایی تم پند گونه و با دو پایان. خوندنش خالی ازلطف نیست اما کشش خاصی نداره و البته کوتاه بودنش باعث میشه اذیتتون نکنه.
Mohammad Khadem
کتاب خوب و مختصری بود . یه جور ورژن تحول یافته اناارنینا بود که این جا به جای اناکارنینا ، یوگنی نقش اصلی هست . پایانبندی اول یه جور در ادامه خود کشی اناکارنینا است و تا حدی هم من رو یاد خود کشی کریلیف در شیاطین داستایوفسکی با ترجمه عالی اقای حبیبی انداخت.

حجم

۸۳٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۷

تعداد صفحه‌ها

۹۶ صفحه

حجم

۸۳٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۷

تعداد صفحه‌ها

۹۶ صفحه

قیمت:
۳۱,۵۰۰
۱۵,۷۵۰
۵۰%
تومان
صفحه قبل
۱
۲صفحه بعد