نظرات درباره کتاب عصیان و نقد و بررسی خوانندگان | طاقچه
کتاب عصیان اثر یوزف روت

نظرات کاربران درباره کتاب عصیان

نویسنده:یوزف روت
انتشارات:نشر بیدگل
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۰از ۱۴۲ رأی
۴٫۰
(۱۴۲)
MediaAsvad
اصلا احساس نمیکردم یک کتاب به این حجم کم اینقدر پر محتوا باشه که تاثیر زیادی روی من بزاره این کتاب دغدغه های بشر در مورد خدا و قوانین و حکومت ها و نقش اونا رو بر ما نشون میده کتابی بسیار کامل و به دور از اضافه گویی تمام کتاب یه طرف و قسمت گفتگو آندریاس با خدا یک طرف که به نظر من بهترین قسمت این کتاب بود دست آخر ممنون از طاقچه که نشون داد با چه نیت درست و عالیی تخفیف های بزرگ رو به کتاب ها میزنه مرسی طاقچه
mnaimabadi
واقعا ترجمه به غایت عالی بود. داستان هم که مثل آثار دیگه یوزف روت واقعا زیبا بود. مثل اعترافات یک قاتل. کلا درون‌مایه داستان‌های یوزف روت درباره آدم‌هایی هست که به دنبال عدالتی‌ان که فکر می‌کنن وجود داره و سرنوشتشون همینه، اما بهش نمی‌رسن و اعتقادشون دچار تزلزل میشه. بخشی از کتاب: عجب خدایی هستی! آیا قساوتت حکمتی است که ما از آن سردرنمی‌آوریم؛ پس چه ناقص خلقمان کرده‌ای! اگر محکوم به رنج بردنیم چگونه است که همه یکسان رنج نمی‌بریم؟ اگر رحمتت برای همه کافی نیست، دست‌کم عادلانه تقسیمش کن!
Mohammad
(۸-۳-[۱۸۰]) کتاب نقد تند و صریحی نسبت به ارزش های جامعه، دولت، مفهوم عدالت، دین و قوانین داره؛ آندریاس به عنوان یک انسان وطن پرست و مطیع، دولت رو مظهر تمام خوبی ها میدونه و در راه دفاع از حاکمیتِ اون، از خودگذشتگی های زیادی میکنه، ولی به مرور و به دلیل آسیب ها و رنج هایی که از طرف قانون و حکومت متحمل میشه، به اشتباهش پی‌ میبره و تغییراتی اساسی در نحوه ی نگرش و اندیشه های سیاسی و دینیش به وجود میاد و در برابر همه ی اینها دست به عصیان میزنه؛ اندیشه هایی که شباهت زیادی به دیدگاه های کافکا در این زمینه داره؛ توصیه میکنم کتاب "جزیره محکومین" کافکا رو هم بخونید.
Reza.golshan
این کتاب بهترین داستانی بود که این روزها خوندم داستان مردی که علیه تمام آرمان های خودش میشه...
نینوچکا
عه سلام 🙌😄
SamanSamsam
من قصد داشتم نگاهی بهش بندازم و تا اخر خوندمش.عجیب و غریب کشش داره . امیدوارم یک صفحش رو بخونید و گرفتاری من رو هم عمیقا درک کنید.لذت بردم خیلی.دیدن عمیق انسانها و در واقع خودم همیشه به وجد اورنده بوده.توصیف درست و دقیق احساساتی که قادر به توصیفش نیستیم.این هنر نویسنده است.از دو مترجم کتاب سپاسگزارم بخاطر این ترجمه روان و عالی. من مقایسه با زبان اصلی کتاب انجام ندادم وتشکرم از هر انچه که هست بود.
محمود
کتاب از رنگ باختن باورها سخن می‌گوید؛ از سقوط آرمان‌ها. از تفکراتی که با گذشت زمان و وقوع حوادث، از ارزش‌ها تهی می‌شوند و شکوه و جلال‌شان فرو می‌ریزد. باورهایی که زمانی متعصبانه به آن‌ها اعتقاد داریم و زمانی از تمامی‌شان ناامید می‌شویم. کتاب از ترجمه قابل‌قبولی برخوردار است و با اینکه گاهی احساس می‌شود که می‌توانست بهتر باشد، اما به صورت کلی روان و قابل فهم است.
حدیث
داستان و ترجمه عالی 👌
Amir fathi
لطفا این کتاب رو در بی نهایت بذارید
Makvan Asvad
خب چرا ستاره کم میدید به کتاب وقتی نخوندی؟
rezak3
بخونید کتاب خوب واقعا خوب
محمود خورسند
نویسنده رمان رو با روزمرگی‌های یک مجروح جنگی در یک بیمارشتان صحرایی آغاز میکنه و به معرفی افکار، دل خستگی‌ها و خواسته‌هایش میپردازه، هرچه به جلوتر میریم نویسنده به ما نشان میده علاقه خاصی داره کاراکتر‌های داستان رو تو یه نقطه رها کنه و خواننده رو درگیر یک کاراکتر جدید کنه، رمان روند یکنواختش کم کم با گذر زمان اوج میگیره، شخص اول داستان از ابتدای ورودش به زندان به ما میگه حتی در مدتی کوتاه وقتی از یک جامعه آزاد تمام حقوقی شهروندیتو ازت میگیرن به چه روزی میفتی، نشون میده انسان وقتی با خودش خلوت میکنه و دور و برش هیچ کس رو نمیبینه به یاد چه چیزهایی میفته و تازه یادش میاد در گذشته چه چیزهاییو از دست داده، تحولات عقاید شخص اول داستان در زندان بسیار جالب و خواندنیست ، از دید من کتاب ارزش خوندن داره اما نقدی که بهش وارد میدونم اینه که نویسنده یجاهایی در ابتدای کتاب که نیاز نبود اضافه گویی کرد و یجاهایی پس از ازادی از زندان که نیاز به گفتار بیشتر داشت کم گویی
Sharareh Haghgooei
نظرات خوبی در مورد کتاب نوشته شده بود و نیاز به توضیح بیشتری وجود ندارد .فقط اینکه برای من جالب بود که اگر برای آندریاس پوم ورق برنمیگشت به دسته بندی سخت و در عین حال سطحی خود از آدمهای هم رده خودش به عنوان کافر ادامه میداد؟! ظاهرا بعضی آدمها نمیتونند خودشون رو در موقعیت بقیه قرار بدن و قدری منعطف تر باشند،و حتما باید شرایط مشابه براشون به واقع اتفاق بیفته.
Smnhgh
سوال جالبی بود، به مظرم گاهی بعضیا اونقدر رو عقایدشون متعصبن که حتی برای خودشونم پیش بیاد باز دست نمیکشن از اون آرمان چه برسه اتفاق نیوفته
❤ محمد حسین ❤
داستان از نظر زمانی، مربوط به جنگ جهانی اول هست و سربازی به اسم آندریاس پوم ک اونجا یه پای خودش رو از دست داده و الان توی بیمارستانی مستقر هست ک تعداد زیادی مجروح جنگی با درصدهای مختلف حضور دارن و همه اونا از این وضعیت شاکی هستن و نگران این موضوع ک بعد از مرخص شدن از بیمارستان باید چکار کنن و چه جور امورات خودشون رو بگذرونن. چون معتقد هستن دولت و حکومت در حق اونها اجحاف کرده و عدالتی برقرار نیست، ولی آندریاس انسان معتقدِ سرسختی نسبت به خدا، دولت و حکومت ک با دریافت مدال افتخار، اینجور فکر میکنه ک بعد از این مورد احترام همه مردم واقع خواهد شد و مطمعن هست ک دولت شغل خوبی در اختیارش میذاره تا زندگیش رو بچرخونه و نظرش نسبت به بقیه مجروحهای جنگی اینه ک اونا کافر هستن (با توجه به رفتار و گفتار و اعتقادی ک مجروحان نسبت به حکومت و وضعیتی ک دارن). آندریاس پوم بعد از مرخص شدنش از بیمارستان، کم و بیش همونجوری پیش میره ک انتظار داشته اما با اتفاقهایی ک براش میفته، به مرور تمام اعتقادات و باورهاش فرو میریزن و از این کهنه سربازِ معتقد، کافری زاییده میشه ک نه به عدالت خدا و نه حکومت و دولت، ذره ای اعتقاد و اعتماد نداره و در انتهای کتاب با حرفهای اعتراضی ک از زبان آندریاس گفته میشه، همه چیز رو به چالش میکشه و به نوعی عصیان میکنه. با اینکه کتابِ کم حجمی هست اما نویسنده به خوبی داستان انسانهایی رو ک به دنیای پاک و زیبا و پر از عدالت اعتقاد دارن اما به مرور بی اعتقاد و به نوعی کافر میشن رو به خوبی روایت کرده، روایتی ک شاید به خوبی در مورد خیلی از ما انسانها در زندگی رخ داده و با تمام وجود اونو حس و لمس و تجربه کردیم و شاید ما یکی از اون انسانها باشیم یا حداقل یکی از اونها رو در اطراف خودمون دیده باشیم. شخصا کتاب رو خیلی پسندیدم و توصیه میکنم حتما بخونیدش😊
mojtaba
باور کورکورانه و تعصب محض، پتانسیل بالایی برای عصیان و فروپاشی دارند، فرقی هم نمیکنه درباره چه موضوعی باشد. کتاب درمورد تغییر نگرش مردیست که سال‌ها باورهایی متعصبانه‌ای دارد و وقتی که زندگی روی دیگرشو بهش نشان میده نمیتونه تحمل کنه و تمام عقایدشو زیر پا میزاره، موضوع خیلی یک‌سویه بود و نویسنده فقط سمت تاریک زندگی رو بیان کرده بود در صورتی که هیچ چیز نه سیاه مطلق هست و نه سفید مطلق.
msh
عصیان داستان یک جانباز آلمانی هست که رفته رفته بر علیه تمام اعتقاداتش و باورهاش میشه کتاب بسیار ساده و روان روایت میشه با ترجمه بسیار خوب . سوالی که بنظرم باید بعد از خواندن این کتاب از خودتون بپرسین اینه که آیا این قرار گرفتن در مقابل آرمان ها و اعتقادات چیز خوبیه یا نه؟ جواب این سوال برای هرکسی متفاوته جواب این سوال برمیگرده به شما به شخصیت فعلی تون به شرایط فعلی که در آن قرار گرفتین به تفکر فعلی تون و...
مجتبی
داستان از توصیف شخصیتی وطن پرست، با ایمان که در جنگ شرکت کرده و جانباز شده و به این امر افتخار می‌کند شروع میشود. نویسنده شخصیت اصلی داستان خیلی خوب ترسیم می‌کند و کاملا میتوان با او همراه شد و احتمالا با شرایط خودمان می‌توانیم او را شبیه خیلی از اطرافیان و آشنایان خودمان ببینیم. همه چیز خوب پیش می‌رود تا با اتفاقی تمامی آن ساختار اعتماد و ایمان ذهنی از هم فرومی‌پاشد. عصیان داستان زندگی خیلی از ماهاست یا کسانی که در زندگی با آنها مواجه شدیم، داستانی که صرفا روایت گر فضای بعد از جنگ جهانی اول نیست و هنوز کارکرد دارد و هنوز بعد از بیش از هفتاد سال از نوشتن آن زنده هست و آن را کاملا میتوان حس و درک کرد و بیش از اینکه تاریخی باشد، نقدی است بر ساختار بی عدالتی دولت ها و جوامع. ریتم روایت بعد از چند صفحه اول به شدت تند هست به نحوی که زمین گذاشتنش سخت می‌شود، اما شاید همین مسأله مشکل اصلی داستان هم باشد، بعد از رویداد اصلی داستان مخاطب به دنبال بروز بیرونی آن عصیان هست ولی نمود بیرونی خاصی مشاهده نمی‌شود و یک بروز درونی و افسرده وار را رقم می‌زند که به نوعی یک عصیان درونی و اعتقادی و باوری است که به نظرم این قسمت بیشتر جای پرداخت داشت و جوانب مختلف آن مورد بررسی قرار می‌گرفت. به هر حال عصیان، داستانی به شدت خواندنی است که بعد از خواندن آن تا مدت‌ها در ذهنمان باقی خواهد ماند و قدمی در راستای آگاهی اجتماعی ما برخواهد داشت.
Mahsa Bi
داستان اولش کند پیش میرفت و نمیخواستم ادامه بدم ولی با پایان بندی و نتیجه ای که از سیر داستان گرفتم، حیف بود اگه نمیخوندمش! :)
مروارید ابراهیمیان
کوتاه و پر مغز
مرضیه
این کتاب روایتگر مردی است که کاملا به سیستم حقوقی و حاکمیت کشورش اعتقاد داره. شرکت در جنگ ،علیرغم صدمه ای که بهش وارد شده، براش باعث افتخاره. اما در نهایت، از این طرز تفکر دست میکشه و به این باور میرسه که این سیستم برای انسانهای شریف و ساده، خطرناکه و دست از اعتقادش به حکومت دست برمیداره. بنظر من این داستان، واقعا خواندنی بود دچار اضافه گویی نبود،روان بود و جذابیت داشت. جا به جا میشد نمادهایی رو دید که از نظر سیاسی و اجتماعی مهم هستن. این کتاب رو پیشنهاد میکنم
nh74
به نظرم خوندن این کتاب برای همه مفیده. واقعا آموزنده و عبرت‌آموزه. ممنون از نشر بیدگل، مترجم محترم و طاقچه برای ترجمه و انتشار این کتاب خوب.
آرمینا
جلد کتاب ، عنوان کتاب همگی برازنده این کتاب بود . چه کتابی بود ! بعد از مدت ها انگار درونم با تموم کردن کتاب آروم شد . حرف هایی که اندریاس در صفحات پایانی زد انگار حرف همه ما بود . جای ما حرف هارو گفت و کمی مارو سبک کرد . یک مجروح جنگی که یکی از پاهایش را در جنگ از دست داده ، به قوانینی که حکومت اونهارو ساخته احترام قائله . به عدالت حکومت اعتقاد داره و در چهارچوب قوانین رفتار میکنه . و افرادی که قوانین رو زیر پا میزارن مثل معترضین رو به عنوان کافر یاد میکنه . و چنان روزگار آندریاس رو جای این افراد قرار میده و زمونه میچرخه ، که نوبت آندریاس میشه که همچین چیزی رو تجربه کنه تازه چشماش باز میشه و میفهمه تو همه اون سالها کور و نادون بوده ! بخونیدش💜🙌 اگر چشم بسته به چیزی اعتقاد دارید در هر موضوعی باعث میشه برگردین و یه کند و کاو کنید تو عقایدتون .

حجم

۱۳۲٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۱۹ صفحه

حجم

۱۳۲٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۱۹ صفحه

قیمت:
۷۵,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
۲۳صفحه بعد